«ضرورت و کارآیی علوم حدیث در عصر کنونی» توسطحجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدکاظم طباطباییارائه شد
علوم حدیث، چراغ راه فهم دین
منبع ناب معرفت دینی کجاست؟
هر معرفتی که به قرآن و سنت نرسد، «معرفت دینی» نیست.
هویت ما طلبهها در این است که مبلغ معرفت دینی باشد. یعنی معارف دین را از قرآن و سنت برگرفته و برای جامعه عرضه کنیم. معرفت دینی، معرفتی است که نهایتاً به این دو سرچشمه متصل شود.
حتی اگر معارف عقلی صحیح و پذیرفته شوند، تا زمانی که پشتوانه قرآنی و روایی نداشته باشند، در «معرفت دینی» قرار نمیگیرند. بنابراین، ویژگی اصلی دینمداری این است که هر اندیشهای به قرآن و سنت ختم میشود.
نمونه روشن این موضوع در علم اصول دیده می شود:
🔹برائت عقلی برآمده از عقل انسانی است.
🔹برائت شرعی به دلیل انتساب به شریعت، معرفت دینی میشود.
️این تفاوت، مرز معرفت دینی با سایر معارف است.
پس روشن می شود که منابع اصلی دین دو چیز بیشتر نیست:
قرآن کریم
سنت معصوم علیه السلام
هر اندیشه یا گزارشی که بخواهد نام «دینی» بر خود داشته باشد، باید به این دو بازگردد.
️ معرفت دینی تنها زمانی دینی است که از سرچشمه قرآن و سنت معصوم بجوشد.
🔻 حدیث آینه سنت معصوم
سنت منبع دین است و حدیث، تنها راه ما برای رسیدن به آن.
سنت یعنی آنچه از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمه اطهار علیهمالسلام صادر شده و بیانگر معرفت الهی است. هر چه از معصوم صادر می شود، به معنای دینی بودن نیست. بلکه آنچه حامل معرفت و آموزه الهی برای جامعه باشد، «سنت» نام دارد.
اما حقیقت مهم این است که ما به خود سنت، دسترسی مستقیم نداریم. آنچه در دست ما قرار گرفته، حدیث است؛ یعنی روایت و حکایت سنت.
بنابراین، جایگاه حدیث چنین روشن میشود:
🔹سنت، منبع اصیل معرفت دینی است.
🔹 حدیث، حکایت و آینه سنت است.
از اینجا وظیفه علوم حدیث مشخص می شود:
اثبات کننده حدیث واقعاً حکایت سنت است. یعنی نشان دهنده این روایت، بازتابی درست از کلام و فعل معصوم است.
️ تا پیش از ظهور حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف، وظیفهی ما همین است:
با اتکا به علوم حدیث، بهطوری مطمئن دین را بپیماییم. روزی که امام عصر ظهور کنند، این واسطهها برچیده خواهد شد. اما تا آن روز، حدیث تنها راه ما برای رسیدن به سنت معصوم است.
️ حدیث، پلی است که ما را به سرچشمه سنت معصوم پیوند میزند. بدون علوم، این پل استحکام لازم را داشت.
🔻از صدر اسلام تا امروز؛ چرا علوم حدیث پدید آمد؟
فاصله تاریخی با معصوم، ما را محتاج علوم حدیث کرد.
در صدر اسلام، مردم برای دریافت آموزش های دینی فاصله با معصوم نداشتند. یا مستقیم در محضر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام، یا با واسطههای اندک سخنان ایشان را میشنیدند. در چنین شرایطی، نیازی به علوم پیچیده حدیثی وجود ندارد.
اما با گذشت زمان، دو اتفاق مهم رخ داد:
🔹گسترش جغرافیای اسلام: مردم در سرزمینهای دوردست ساکن بودند و دسترسی مستقیم به معصوم برایشان وجود نداشت.
🔹 فاصله تاریخی با عصر معصوم: نسلهای جدید، دیگر تجربه زیستن با معصوم را نداشتند و تنها به روایتها دسترسی دارند.
️در این شرایط، خطر تحریف، جعل و اشتباه در نقلها بسیار افزایش یافت. همین ضرورت بود که زمینهساز پیدایش علوم حدیث شد.
🔶 دانشهای نخستین در علوم حدیث
به تدریج دانشهای موجود برای پاسداری از صحت و اصالت حدیث شکل گرفته:
علم رجال: بررسی شخصیت، وثاقت و شرایط راویان.
غریبالحدیث: توضیح واژگان بد و کمکاربرد در روایات.
فهرست نگاری: شناسایی و دسته بندی کتابهای حدیثی.
نسخهشناسی: بررسی نسخههای خطی و اختلافهای موجود میان آنها.
این علوم مانند حصاری بودند که از ورود تحریف و جعل به میراث حدیثی جلوگیری میکردند.
️ در برخی آثار قدیمی، علوم حدیث بسیار معرفی شدهاند. مثلاً در کتاب «معرفة علوم الحدیث» اثر حاکم نیشابوری، ۵۰ شاخه مختلف ذکر شده است. یا در «مقدمه ابن صلاح» فهرستی از انواع علوم حدیث آمده است.
با این حال، از این عناوین در حقیقتهای جزئیاند. آنچه بهصورت جدی برای پژوهشگر نیاز است، حدود ۲۰ تا ۳۰ دانش اصلی است که شالوده پژوهشهای حدیثی را تشکیل میدهد.
هرچه فاصله ما از عصر معصوم بیشتر شد، نیاز به علوم حدیث پررنگتر شد. امروز نیز همان نیاز ادامه دارد.
🔻علوم حدیث چند دسته است؟ واجب، مستحب و کفایی
هر حدیثپژوه باید بداند در کدام یک از علوم حدیث تخصصی و در کدامها آشنایی کلی داشته باشد.
علوم حدیث گستره های متنوع دارد. همه شاخه ها در یک سطح مهم؛ برخی دانستنشان برای هر پژوهشگر نیاز است و برخی دیگر دانستن اجمالی آنها کافی بود. به همین دلیل، می توان علوم حدیث را در سه دسته اصلی تقسیم کرد:
۱. حدیث علوم «واجب»
اینها علومی هستند که بدون آنها هیچ تحقیق حدیثی قابل اعتماد نخواهد بود.
🔸مباحث بنیادین: تعریف حدیث و سنت، گستره سنت، نسبت قرآن و حدیث، و نیز بحثهایی مانند قضایای واقعی و خارجی.
🔸اعتبارسنجی حدیث: بررسی سند، رجال، فهرستها، و در نهایت رسیدن به وثوق صدور. همچنین مطالعه سیر تحول معیارهای اعتبارسنجی در طول تاریخ.
🔸فقهالحدیث: شامل واژهشناسی، غریبالحدیث، تحلیل سیاق صدور و کشف مراد دقیق معصوم.
۲. حدیث علوم «مستحب مؤکد»
این علوم برای هر پژوهشگر شرایط، اما دانستن آنها کار علمی را افزایش میدهد.
🔸تاریخ حدیث و مکاتب حدیثی.
🔸منبعشناسی: کتابشناسی توصیفی، تحلیلی و انتقادی منابع حدیثی.
🔸نسخهشناسی و تصحیح متون.
🔸آسیبشناسی حدیث: شامل تحریف، نقل به معنا، حذف سیاق و تأثیر با فرهنگهای غیر اسلامی.
۳. حدیث علوم «کفایی» یا درجه دوم
اینها علومیاند که شناخت اجمالیشان را برای پژوهشگر کافی است و لزوماً به تخصصی شدن در آنها نیست.
🔸حدیث مصطلحات.
🔸اجازات حدیثی.
🔸آداب نقل حدیث.
🔸زوائدنویسی.
این تقسیمبندی، مسیر پژوهشگر را روشن میکند:
در علوم واجب باید متمرکز و متخصص شود.
در علوم مستحب مؤکد باید آشنایی جدی و تکمیلی پیدا کند.
در علوم کفایی دانستن اجمالی و کلی کفایت میکند.
شناخت علوم علوم حدیث، از اتلاف وقت جلوگیری میکند و پژوهشگر را به اولویتهای اصلی هدایت مینماید.
🔻 چرا علوم حدیث شیعه باید بازطراحی شود؟
میراث شیعه نیازمند شرحنویسی منسجم و نظام آموزشی مستقل است.
علوم حدیث در میان اهل سنت و شیعه اشتراکات فراوانی دارد، اما تفاوتهای جدی نیز وجود دارد. نکته مهم این است که علوم حدیث شیعه باید بر اساس منابع و حدیثی شیعه سامان یابد.
متأسفانه در بسیاری از موارد، تقسیمبندیها و الگوهای موجود در علوم حدیث، برگرفته از اهل سنت است. در حالی که نیازها، منابع و مسائل شیعه متفاوت است و نمیتوان همان نسخه را برای میراث شیعی به کار گرفت. این موضوع باعث شد علوم حدیث شیعی کمتر استقلال و ابتکار داشته باشد.
🔷 شرح نویسی
یکی از ضعفهای جدی در حوزه حدیث شیعه، نبود شرحنویسی جامع و منسجم بر متون حدیثی است.
اهل سنت نمونه های برجسته در این زمینه دارند. مثلاً کتاب «فتحالباری» که شرح مبسوط بر صحیح بخاری است. این آثار هم برای فهم دقیق روایات کارآمدند و هم منابع مهمی برای پژوهشگران به شماره میآیند.
اما در میراث شیعی، شرحها پراکنده، غیرسیستمی و محدود به بخشهایی از روایات هستند. اثر جامع و فراگیر در سطح «فتح الباری» در میان آثار شیعه شکل نگرفته است. این خلأ بزرگ است که نشان میدهد حوزه حدیث شیعه یک ظرفیتهای بسیار برای پژوهش و تولید دارد.
🔶 باز طراحی
بر اساس این علوم، بازطراحی حدیث شیعی یک ضرورت است. این بازطراحی باید بر اساس:
منابع اصیل شیعه،
نیازهای معاصر جامعه،
توجه به تجربههای تاریخی،
تا علوم حدیث بهطور واقعی پرسشها و پاسخهای امروز باشد.
️ علوم حدیث شیعه نباید صرفاً دنبالهرو تقسیمبندیهای اهل سنت باشد. ما نیازمند نظام آموزشی، شرحنویسی و پژوهش مستقل بر پایه میراث شیعه هستیم.
🔻علوم حدیث سرمایه جامعه دینی امروز
صیانت از دین، پاسخ به شبهات و تقویت اعتماد مردم بر عهده این علوم است.
علوم حدیث تنها یک دانش تخصصی گروهی از متخصصان حوزه نیست. بلکه سرمایههای بزرگ برای حیات دینی جامعه است. اگر این علوم بهدرستی به کار گرفته شوند، آثار و برکات فراوانی در سطح عمومی جامعه خواهند داشت.
🔸۱. تقویت اعتماد دینی
وقتی مردم مطمئن باشند که متون و روایات دینی با روشهای علمی بررسی شدهاند و از فیلترهای اعتبارسنجی گذشته، اعتمادشان به دین و سنت معصوم افزایش مییابد. این اعتماد، سرمایههای اجتماعی برای تثبیت ایمان و دینداری است.
🔸 ۲. پاسخ به شبهات
بخش بزرگی از شبهات دینی به دلیل برداشتهای نادرست یا نقلهای ضعیف و تحریفشده است. مثلاً برخی احادیث بدون توجه به سند و سیاق نقل میشوند و نتیجهگیریهای غلطی از آنها صورت میگیرد. علوم حدیث میتوانند این شب را درک کنند و حقیقت روایت را بسازند.
🔸۳. راهنمایی پژوهشگران
هر پژوهشگر دینی برای استنباط یا تحلیل، ناچار است به روایات مراجعه کند. علوم حدیث برای او مطمئن است که میسازد تا از میان انبوه روایات، معارف صحیح و معتبر اهلبیت علیهمالسلام را پیدا کند.
🔸۴. صیانت از میراث حدیثی
علوم مانند حصاری است که از میراث روایی اسلام محافظت میکند. چه در برابر جعل و تحریف، چه در برابر نابودی یا فراموشی. اگر علوم حدیث نباشد، این سرمایه عظیم به مرور تضعیف یا تحریف خواهد شد.
🔸۵. پیوند با زندگی امروز
کارکرد مهم دیگر علوم حدیث این است که حدیث را از کتابخانهها به متن زندگی امروز بیاورد. یعنی روایات را به زبان روز ترجمه کند و در مسائل اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی جامعه به کار می گیرد.
️ علوم حدیث، یک دانش انتزاعی نیست؛ بلکه ضامن صیانت دین، رفع شبهات، تقویت اعتماد عمومی و راهنمای عمل در زندگی دینی امروز است.