تاريخ : چهارشنبه 1404/9/12 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 78123
در مطالعات اسلامی از جهت روش، اخباری‌گرا شده‌ایم

در مطالعات اسلامی از جهت روش، اخباری‌گرا شده‌ایم

در نشست «نقد و بررسی مطالعات اسلامی معاصر»، محمدحسن احمدی، با انتقاد صریح از وضعیت آموزش و پژوهش دینی در دانشگاه‌ها گفت متون اصلی در حاشیه مانده‌اند و نظام پژوهشی گرفتار «وکالت‌نویسی»، حافظه‌محوری و فرضیه‌سازی‌های بی‌پایه شده است؛ وضعیتی که به گفته او مطالعات اسلامی را به مرحله «اورژانسی» رسانده است.

محمدحسن احمدی؛ دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۱۰ آذرماه در نشست علمی «نقد و بررسی مطالعات اسلامی معاصر» که از سوی اتحادیه الهیات کشور برگزار شد با بیان اینکه انسان‌ها ذاتا از خودانتقادی دوری می‌کنند در حالی که هیچ ایرادی ندارد که خودانتقاد باشیم، گفت: نهادها، سازمان‌ها، مراکز پژوهشی و ... و حتی روال‌ها باید دائما مورد بازبینی و نقد و بررسی قرار بگیرند تا ضعف‌ها برطرف شود.
وی با تأکید بر اینکه بنده ۳۰ سال است در فضای مطالعات اسلامی فعالیت، تلمذ، مباحثه و تدریس کرده‌ام و معتقدم هر کسی باید خطاهای خود را در این فضا بپذیرد، افزود: با کمال احترام به پیشینیان که تلاش زیادی در پژوهش‌های اسلامی داشته‌اند اما نمی‌توان گفت وضعیت مطلوبی داریم؛ با اینکه انقلاب فرهنگی رخ داده است اما دانشجویان ما اقتصاد و مدیریت اسلامی نخوانده‌اند و عمر دانشجویان تلف شده است؛ وقتی در رشته‌های علوم انسانی چنین چیزی رخ داده است آیا باید از خودانتقادی در مطالعات اسلامی نیز هراس داشته باشیم؟ آیا چون محور کار ما قرآن و روایات هستند و قرآن وحی است مطالعات اسلامی نیز مصون از خطا و اشکال هستند؟
احمدی با بیان اینکه در مطالعات اسلامی از جهت روش، اخباری‌گرا شده‌ایم و خاورشناسان بسیار بر این مسئله تأثیرگذار بوده‌اند، اضافه کرد: رشته مطالعات قرآن و حدیث به صورت رسمی بعد از انقلاب تأسیس شده است و پیشینه طولانی ندارد؛ لذا از مهمترین محورهای خودانتقادی در مطالعات اسلامی ابتدا می‌توان به فرضیه‌محوری اشاره کرد؛ یعنی پژوهش منوط به وجود یک مسئله است و این می‌تواند مشکلات زیادی ایجاد کند.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، اضافه کرد: نکته و محور دوم ایده وکالت است که واقعا در مورد آن دچار آسیب جدی شده‌ایم؛ ایده وکالت، یعنی اینکه در پژوهشهای ما متن حذف شده است، آیه قرآن، نویسنده اثر و محدث و ... وجود ندارد و عده دیگری کتاب می‌نویسند و می‌گویند فلان مفسر، فلان روش تفسیری داشته است؛ در حالی که تفسیر او موجود است. متون غایب هستند و ما با وکلا مرتبط هستیم و سفارش و پژوهش‌های مختلف دائما رو به ازدیاد است؛ بنابراین فرضیه‌محوری و وکالت دو محور اصلی خود انتقادی در پژوهش‌های دینی معاصر است.
احمدی بیان کرد: مثلا در دروس کارشناسی، فارغ‌التحصیلان ما کتب حدیثی را اصلا نمی‌بینند و هیچ‌کدام کتب تفسیری را نیز نمی‌بینند اما همین اساتید که این بحث را مطرح می‌کنند، خودشان کتاب می‌نویسند؛ به عنوان مثال می‌گوییم؛ تاریخ تفسیر به دو دسته تقسیم می‌شود، تفسیر  روایی و تفسیر اجتهادی اما ما با چه استنادی چنین تقسیم‌بندی کرده و می‌گوییم قرن یک تا ۵ تفسیر روایی وجود داشت و قرن ۵ به بعد، اجتهادی؛ در کتب درسی در مقطع ارشد و حتی دکتری نیز کتاب نوشته‌ایم اما چه منطقی وجود دارد که ما هزینه به مؤلف بدهیم تا کتاب برای مقطع دکتری تألیف کند که بنده حاضرم با نویسندگان این آثار مناظره کنم و  البته این سؤال وجود دارد که در این کتاب چه نوشته‌ایم؟
وی افزود: گفته‌ایم روش روایی محض، یعنی مفسر در آن روش از عقل خود استفاده نمی‌کند؛ این مطلب اصلا خنده‌دار است و کسانی که این موارد را تئوریزه می‌کنند چه فکری کرده‌اند و جالب اینکه مبانی هم برای آن می‌آوریم. این افراد به چه دلیلی به وکالت از یک مفسر چنین حرفی می‌زنند که در تفسیر روایی از عقل خود استفاده نکرده است؟

برداشتی کاملا غلط از تعریف تفسیر روایی

دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه یکی از نمونه‌های تفسیر روایی محض را به عیاشی نسبت می‌دهیم، گفت: عیاشی افتخار شیعه است و منزلش را کرسی درس کرده و تمام هم و غمش این بود که در قرن چهارم، روایات اهل بیت(ع) را جمع کند و  بعد ما  در کتب درسی خودمان می‌گوییم او در تفسیر روایی از عقل خودش استفاده نکرده است. این نمونه غلطی از ریل‌گذاری در کتب درسی فوق لیسانس و دکتری است و به لحاظ شرعی انسان نمی‌توانند چنین آثاری را به دانشجو معرفی کند، زیرا وقتی یک انگاره در ذهن مخاطب ایجاد شد به سادگی از ذهن او پاک نمی‌شود.
احمدی با اشاره به وضعیت خشک‌سالی و هوای آلوده در کشور، تصریح کرد: وقتی هوا آلوده است از باب ضرورت، انسان باید در محل کار حاضر شود و نانوایی برود و ما نیز در برخی موارد مجبوریم این نوع مطالعات پژوهشی را انجام دهیم اما روند فعلی درست نیست و معتقدم خودانتقادی را باید از خودمان شروع کنیم در غیر اینصورت از گروه‌های مهندسی و پزشکی کسی ما را نقد نخواهد کرد؛ اگر همه بگوییم همه چیز خوب است که پیشرفتی در علوم صورت نخواهد گرفت.
احمدی بیان کرد: برخی تصور می‌کنند خودانتقادی به معنای بریدن شاخه زیر پای خود است اما معتقدم این تفکر درست نیست و اگر روندی خطاست باید اصلاح شود. آنچه مهم است آینده رشته مطالعات اسلامی در  عصر کنونی می‌باشد. بنده وقتی کتاب «مسئله‌شناسی تحریف» یا «تاریخ تفسیر» را نوشتم به برخی اشتباهات مبنایی در تألیف مرحوم این نوع آثار اشاره کردم و وقتی به برخی استادان همان رشته تخصصی ارائه کردم، آنها نیز اعتراف ضمنی به روش خطا در آثارشان اذعان داشتند.

موفق‌تر بودن الگوی حوزه نسبت به دانشگاه

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه الگوی حوزه علمیه در این مسیر موفق‌تر از الگوی دانشگاهی است، زیرا با مقدمات شروع می‌کنند و سراغ اصل کتب مانند؛ مغنی الادیب و مغنی البیب می‌روند نه اینکه کسی به وکالت از نویسنده، اثری تولید کرده باشد و طلبه بخواهد خلاصه آن را بخواند، گفت: اگر ما این انتقادات را ۲۰ سال پیش گفته بودیم گفته می‌شد منابع در دسترس نیستند اما اکنون این وضعیت وجود ندارد؛ در حال حاضر زمانی بر روی منبر، خطیب روایتی را بیان می‌کند، مخاطب در تلفن همراه خود متن و ترجمه روایت را ملاحظه می‌کند؛ اگر دانشجو بخواهد با کافی، محاسن و کفایه الاثر آشنا شود ما برای او کتاب می‌نویسیم و می‌گوییم دانشجوی عزیز اگر شما می‌خواهید با کتب حدیثی آشنا شوید من این کتاب را برای تو نوشته‌ام و این مسئله گریه‌آور است؛ مگر خود این مخاطب و دانشجوی ما نمی‌تواند سراغ کافی و کفایه برود؟ چرا باید هزینه اضافه برای خرید این کتاب نیز بپردازد؟
وی در پاسخ به این پرسش که دانشجو یا طلبه در بدو ورود و مقطع اولیه تحصیلی توان علمی رجوع مستقیم را ندارد، آیا نباید از طریق کتب واسطه این کار انجام شود، اظهار کرد: ما چقدر تاریخ و جغرافیا را در طول تحصیل در مدرسه و دبیرستان و ... حفظ کردیم؟ اگر این همه انرژی و وقت را صرف یکسری مسائل کاربردی‌تر کرده بودیم مفیدتر نبودند؟ عمر بچه‌های ما در مدارس در حال ضایع‌شدن است. جالب اینکه برخی معلمان از کتاب، جزوه ارائه می‌کردند و جزوه معلم را عینا حفظ می‌کردیم یا مثلا اشعار حافظ را حفظ نمی‌کریم اما معنای شعری را که معلم گفته بود باید حفظ می‌کردیم. عمر من و شما با خطاهای آموزش و پرورش تمام شد و برنمی‌گردد و اگر کسانی آن روزها انتقاد کرده بودند آیا وضعیت امروز بهتر نبود؟ امروز وضعیت در دانشگاه‌ها نیز این‌گونه است و باید بگوییم و انتقاد کنیم.
وی اضافه کرد: کافی کنار دست ما قرار دارد، آیا درست است که فرد دیگری کتاب بنویسد و به ما بگوید این کتاب چند فصل، باب و چند روایت دارد و در مقدمه آن چه چیزی آمده است؟

حافظه‌محوری؛ بلای آموزش کشور

احمدی در ادامه بیان کرد: منش بنده در کلاس‌های دانشگاه این است که به دانشجویان می‌گویم حافظه شما مانند یک ظرف نیست که فقط باید آن را پر کنیم؛ امروز روش آموزش در دنیا متحول شده است؛ اکنون روش حافظه‌محور واقعا منسوخ است؛ لذا سؤال نمی‌دهم که عیاشی در کجا زندگی می‌کرد و شیخ طوسی چند کتاب داشت یا در مقدمه کتابش چه گفت و یا نگاه خاورشناسان در مورد فلان مطلب چیست؟ آن چه برای بنده مهم است و امثال شهید مطهری نیز بر آن تأکید کرده‌اند این است که معلم من کسی است که اندیشیدن را به من بیاموزد و تقویت کند. محتوا به خصوص در فضای امروزی همه جا هست.
احمدی با تأکید بر اینکه هیچ مرتبه‌ای از حفظ را برای دانشجو درست نمی‌دانم، گفت: ما برای چه باید استرس و فشار روانی و جسمی بر دانشجو وارد کنیم تا مثلا ۲۰۰ صفحه کتاب را حفظ کند؟ و بعد هم بلافاصله از یاد او برود. معتقدم این سیستم وکالت‌نویسی شنیع در علم باید از بین برود و جرأت و جسارت به خودمان و دانشجو بدهیم تا به متن اصلی رجوع کند؛ در کشورهای غربی و غیرغربی که بنده به برخی از آن‌ها سفر داشته‌ام این روش رجوع به متن اصلی را دارند.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه آیا می‌شود کسی دانشجوی رشته قرآن و حدیث باشد و قرآن نخواند؟ اظهار کرد: متأسفانه این وضعیت وجود دارد،  یعنی دانشجوی ما دو واحد زبان قرآن را در یک ترم سپری می‌کند اما دو صفحه قرآن نمی‌خواند و دائما نظریات تمثیلی، نمادی و عرفی بودن زبان قرآن را مطالعه می‌کند و این یعنی متون به مرخصی رفته‌اند و افراد دیگری به جای آنان دلالی در متن‌نویسی می‌کنند، آن هم در دنیایی که دلالی وکالت‌نویسی توجیهی ندارد.
احمدی با بیان اینکه ذهن دانشجویان قرآن و حدیث در بحث مطالعات اسلامی واقعا دچار حیرت عجیب و غریبی است، ادامه داد: مگر یکی دو نفر کتاب در این باره نوشته‌اند؟ ضمن اینکه دائما کتب در حال تغییر هستند و دانشجو دائما باید از منظر ذهن نویسندگان این آثار دنبال کتب اصلی و متون اصلی بروند و این یعنی آن که نگاه دانشجوی ما به متون دینی از منظر یکسری افراد واسطه است.
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، اظهار کرد: قرار نیست ما با ذهن دانشجو بازی کنیم و از عینک خودمان به متون بپردازیم، درست مانند اینکه یک نفر به ما بگوید من قصد دارم کتب حدیثی اهل سنت یعنی صحاح سته را مطالعه کنم و ما به جای اینکه آدرس کتب را به او بدهیم بگوییم بیا من یک کتاب در این باره دارم بخوان. البته در حوزه وضع بهتر است، زیرا هنوز لمعه شهید ثانی که برای چندین قرن قبل است کتاب درسی است یا کفایه آخوند و اصول شیخ انصاری و ... و ریسک هم نمی‌کنند که آن را تغییر بدهند؛ چرا ما اجازه ندهیم دانشجویان خودشان یک مقدار فکر کند؟
احمدی در پایان تأکید کرد: وضعیت مطالعات و پژوهش‌های اسلامی در دانشگاه مانند حال یک بیمار اورژانسی و بدحال است و باید به فوریت به او رسیدگی شود.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :