شيعى را ملاقات كرد و تقرير مذهب از او خواست او مذهب خود بگفت نصرانى مذهب شيعه را از آن عيوب مبرا ديد و اختيار كرد . نظير آن كتابى ديگر به سيد بن طاوس نسبت مى دهند كه نصرانى به نام عبدالمحمود مسلمان شده بود همان اتفاق براى او افتاد . اين گونه قصه هاى منحول براى بيان مذاهب و احتجاج بر صحت آن از قديم معمول بود. در زمان ائمه ما عليهم السلاممردى به نام ابان بن ابى عياش كتابى تأليف كرده است از زبان سليم بن قيس هلالى يكى از اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام كه با بسيارى از صحابه رسول صلى الله عليه و آلهملاقات كرد و از آنها چيزها پرسيد و خبرها شنيد و در ضمن ادله بر معتقدات شيعه در آن گنجانيده است و در عهد ما يكى از علماى عراق موسوم به شيخ جواد بلاغى كتابى تأليف كرده است به نام الرحلة المدرسية و قصه مباحثه مسلمان و نصرانى است در مسائل دين از قول يكى سخنى مى آورد و ديگرى جواب مى دهد و كتاب ديگر به نام گفتار خوش يارقلى از ديگرى و اينگونه قصص را در عهد ما، رمان دينى مى گويند بهرحال نسبت كتاب يوحنا به مؤلّف مشكوكست. ۱
افندى در سده دوازدهم قمرى هم درباره اين اثر نكاتى آورده است : رسالة يوحنا بالفارسية على ما ينسب إليه، و هى رسالة جيدة لطيفة معروفة مشتملة على بطلان المذاهب الاربعة و تصحيح المذهب الجعفرى أعنى مذهب الامامية ، و أجرى الكلام فيها على لسان يوحنا الذمى الانجيلى النصرانى على أنه كان كافرا ثمّ أسلم و تفحص و بحث عن المذاهب فاختار مذهب الشيعة ، على نهج الطرائف لابن طاوس فى الإمامة حيث تكلم فيه على لسان عبدالحميد الذمى. ۲
نسخه شناسى: يوحنّا داراى پراكندگى نسخه ها در كتابخانه هاى مختلف است. از اين رو نامهاى آن نيز متنوّع است. نسخه اى به نام الدّرّ الثمين در كتابخانه مدرسه شهيد مطهرى تهران هست كه در آخر آن رساله يوحنا الاسرائيلى آمده است. ۳ نسخه ديگرى به نام منهاج المناهج شناخته شده و رياض العلماء آن را به ابوالفتوح نسبت داده است.
1.روض الجنان ، مقدمه شعرانى ، ج ۱ ، ص۲۰ـ۲۱ .
2.رياض العلماء ، ج ۲ ، ص۱۵۹ ؛ نام عبدالحميد گويا عبدالمحمود ثبت شده است .
3.فهرست كتابخانه مدرسه سپهسالار، ج۱، ص۲۵۲.