خصوصا عبدللّه و محمد و عبدالرحمن پسران بديل مذكور و جان سپارى ايشان در حرب صفين در ركاب حضرت اميرالمؤمنين(ع) مسطور گشته و جد او خواجه امام سعيد ابوسعيد كه مصنف كتاب موسوم بروضة الزهراء است از اعلام زمان خود بوده و عمومى او شيخ فضال ابومحمد عبدالرحمن بن احمد بن الحسين النيشابورى از مشاهير روزگار است و بالجمله مآثر فضل و مساعى جميله او در تفسير كتاب كريم و ابطال تأويلات سقيم مخالفان اثيم و تعنفات نامستقيم مبتدعان رجيم بر همگى مخفى نيست.
از تفسير فارسى او ظاهر مى شود كه معاصر صاحب كشاف بوده و بعضى از اشعار كشاف باو رسيده اما كشاف بنظر او نرسيده و اين تفسير فارسى او در وثاقت تحرير و عذوبت تقرير و دقت نظر بى نظير است. فخر الدين رازى اساس تفسير كبير خود را از آنجا اقتباس نموده و جهت دفع انتحال بعضى از تشكيكات خود را بر آن افزوده در مطاوى اين مجالس پرنور شطرى از روايات و لطايف نكات و اشارات او مسطور است و او را تفسيرى عربى است كه در خطبه تفسير فارسى به آن اشاره نموده اما تا اين غاية بنظر مطالعه فقير نرسيده.
و شيخ عبدالجليل رازى در بعضى از مصنفات خود ذكر شيخ ابوالفتوح نموده و گفته كه خواجه امام ابوالفتوح رازى مصنف بيست مجلد است از تفسير قرآن و در موضع ديگر گفته كه خواجه امام ابوالفتوح بيست مجلد از تفسير قرآن تصنيف اوست كه ائمه و علماى همه طوايف طالب و راغب اند آن را و ظاهرا اكثر آن مجلدات از تفسير عربى او خواهد بود.
محدث ارموى در مورد وفات ابوالفتوح رازى چنين نوشته است: نظر به آنكه تاريخ وفات ابوالفتوح رازى روشن نيست و ناقدان بصير و خِرّيتان خبير مانند صاحب رياض العلماء و صاحب روضات الجنات و محدث نورى و علامه قزوينى (ميرزا محمدخان) و غير ايشان بعد از تفحّص در مظانّ اين امر يا ساكت مانده يا تصريح در نيافتن تاريخ وفات وى كرده اند پس بديهى است در چنين امرى كه يكى از مصاديق اين بيت سعدى :
بزرگان در اين ره فرس رانده اندبه «لا أحصى» از تك فرو مانده اند