درگذشت و فرزندش البته در مائه پنجم وفات يافته ممكن نيست ابوالفتوح عجلى كه در آخر مائه ششم در سال 600 از دنيا رفت شاگردى او كرده باشد . ديگر اينكه ابن حمزه وفات شيخ ابوالفتوح را در رى دريافت پس به نيت حج متوجه مكّه شد و به اصفهان بازگشت و در اصفهان ديد مردم به زيارت قبر ابوالفتوح عجلى مى روند يعنى مدتى پس از وفات ابوالفتوح عجلى به اصفهان رسيده وفات ابوالفتوح عجلى را درنيافت پس حج ابن حمزه متأخر از سال 600 بود و آن وقت اگر زنده بود از هفتاد سال متجاوز داشت زيرا كه هنگام وفات ابوالفتوح رازى در حدود سال 550 اقلاً بيست ساله بود با آنكه از عبارت وى كه گويد : «پس به نيت حج متوجه مكّه شدم» چنان به ذهن مى رسد كه حج رفتن او اندكى پس از وفات ابوالفتوح رازى بود در حدود سنه پانصد و پنجاه و اين تناقضات را با تكلف مى توان توجيه كرد . ديگر آنكه نمى دانيم ابن حمزه كيست؟ به قول صاحب روضات وى نصير الدين ابوطالب عبداللّه بن حمزه بن عبداللّه طوسى است شاگرد شيخ ابوالفتوح و كتابى از او در امل الآمل و فهرست شيخ منتجب الدين نام نبرده اند و كسى كتاب ايجاز المطالب و هادى إلى النجاة را به او نسبت نداده است غير حديقة الشيعة و بعيد است ابن حمزه پس از سال 600 زنده بوده تا قبر ابوالفتوح عجلى را ديده باشد ، چون خود شيخ منتجب الدين در سال 585 درگذشت و بيش از هشتاد سال داشت و ابن حمزه با او هم طبقه يا مقدم بر او بود . در روضات از ميرزا عبداللّه افندى صاحب رياض روايت كرده است كه سيدجلال الدين محمد بن غياث بن محمد كتاب ايجاز المطالب فى ابراز المذاهب و كتاب هادى إلى النجاة من جميع المهلكات را به اين ابن حمزه نسبت داده است و هم صاحب رياض گويد كتاب حديقة الشيعة ملااحمد اردبيلى را سيدجلال الدين محمد بن غياث بن محمد تلخيص كرد . و از كلام او معلوم مى گردد اين كتاب حديقة الشيعة كه امروز متداول است و در دست ما است از محمد بن غياث بن محمد است و نسبت دو كتاب مذكور را به ابن حمزه از وى نقل كرد نه از ملااحمد اردبيلى چون محتمل است او هنگام تلخيص قصه ابن حمزه را افزوده باشد و در روضات گويد اصل كتاب حديقة الشيعة را از مؤلّف