145
مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي

درگذشت و فرزندش البته در مائه پنجم وفات يافته ممكن نيست ابوالفتوح عجلى كه در آخر مائه ششم در سال 600 از دنيا رفت شاگردى او كرده باشد . ديگر اينكه ابن حمزه وفات شيخ ابوالفتوح را در رى دريافت پس به نيت حج متوجه مكّه شد و به اصفهان بازگشت و در اصفهان ديد مردم به زيارت قبر ابوالفتوح عجلى مى روند يعنى مدتى پس از وفات ابوالفتوح عجلى به اصفهان رسيده وفات ابوالفتوح عجلى را درنيافت پس حج ابن حمزه متأخر از سال 600 بود و آن وقت اگر زنده بود از هفتاد سال متجاوز داشت زيرا كه هنگام وفات ابوالفتوح رازى در حدود سال 550 اقلاً بيست ساله بود با آنكه از عبارت وى كه گويد : «پس به نيت حج متوجه مكّه شدم» چنان به ذهن مى رسد كه حج رفتن او اندكى پس از وفات ابوالفتوح رازى بود در حدود سنه پانصد و پنجاه و اين تناقضات را با تكلف مى توان توجيه كرد . ديگر آنكه نمى دانيم ابن حمزه كيست؟ به قول صاحب روضات وى نصير الدين ابوطالب عبداللّه بن حمزه بن عبداللّه طوسى است شاگرد شيخ ابوالفتوح و كتابى از او در امل الآمل و فهرست شيخ منتجب الدين نام نبرده اند و كسى كتاب ايجاز المطالب و هادى إلى النجاة را به او نسبت نداده است غير حديقة الشيعة و بعيد است ابن حمزه پس از سال 600 زنده بوده تا قبر ابوالفتوح عجلى را ديده باشد ، چون خود شيخ منتجب الدين در سال 585 درگذشت و بيش از هشتاد سال داشت و ابن حمزه با او هم طبقه يا مقدم بر او بود . در روضات از ميرزا عبداللّه افندى صاحب رياض روايت كرده است كه سيدجلال الدين محمد بن غياث بن محمد كتاب ايجاز المطالب فى ابراز المذاهب و كتاب هادى إلى النجاة من جميع المهلكات را به اين ابن حمزه نسبت داده است و هم صاحب رياض گويد كتاب حديقة الشيعة ملااحمد اردبيلى را سيدجلال الدين محمد بن غياث بن محمد تلخيص كرد . و از كلام او معلوم مى گردد اين كتاب حديقة الشيعة كه امروز متداول است و در دست ما است از محمد بن غياث بن محمد است و نسبت دو كتاب مذكور را به ابن حمزه از وى نقل كرد نه از ملااحمد اردبيلى چون محتمل است او هنگام تلخيص قصه ابن حمزه را افزوده باشد و در روضات گويد اصل كتاب حديقة الشيعة را از مؤلّف


مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
144

براى روشن شدن اين بحث و يافتن ريشه تاريخى خطاهاى قلمى و پژوهش درباره ابوالفتوح به سراغ نوشته آقاى شعرانى رفتيم . ابوالحسن شعرانى در مقدمه روض الجنان به نقادى نوشته مقدس اردبيلى در كتاب حديقة الشيعة درباره ابوالفتوح پرداخته است . شعرانى ريشه تحليل مقدس اردبيلى را در ابن حمزه و كتاب ايجاز المطالب دانسته است . به دليل اهميت، اين مطالب عينا نقل مى شود :
ابن حمزه در دو كتاب ايجاز المطالب فى ابراز المذاهب و در كتاب هادى إلى النجاة من جميع المهلكات مى گويد كه در شهررى بودم كه شيخ ابوالفتوح رازى صاحب تفسير به موجب وصيتش در جوار مرقد امام زاده واجب التعظيم حضرت عبدالعظيم حسنى مدفون گشت پس به نيت حج متوجه مكّه معظمه شدم در وقت برگشتن گذارم به اصفهان افتاد در چُنبلان و بعضى محلات ديگر آن شهر مردم را ديدم به زيارت شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى اصفهانى و حافظ ابونعيم كه پدر استاد اوست و شيخ يوسف كه جد شيخ ابونعيم است و شيخ على بن سهل و امثال ايشان كه سنى و از مشايخ صوفيه بودند مى رفتند كه شيعه شهررى و نواحيش هزاريك به زيارت عبدالعظيم نمى رفتند و مولانا احمد اردبيلى در كتاب حديقة الشيعة كه منسوب به ايشان است نقل كرده كه مرا گذار به اصفهان افتاد ديدم مردم اين بلده شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى اصفهانى را شيخ ابوالفتوح رازى كرده بودند و به اين بهانه به عادت پدران خود قبر آن سنى صوفى را زيارت مى كردند پس از اين بيان معلوم مى شود كه قبر شيخ ابوالفتوح همان است كه در جوار مزار حضرت عبدالعظيم عليه السلام والتكريم است.
شعرانى در ادامه مى نويسد: عبارتى كه از ابن حمزه نقل شده از حديقة الشيعة است و از چند جهت در صحت آن ترديد داريم :
يكى آنكه ابونعيم اصفهانى را ابن خلكان در وفيات الاعيان نام برده و نسب او را تا نخستين كس از اجداد او كه اسلام آورد ذكر كرده است و او مهران نام داشت و در ميان اجداد او يوسف نام يافت نمى شود و شيخ يوسف كه جد شيخ ابونعيم است در نقل مزبور صحيح نيست . ديگر آنكه ابونعيم در سال 403

  • نام منبع :
    مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزي، مهدي؛ زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67952
صفحه از 293
پرینت  ارسال به