خان بابا مشار راجع به زندگى ايشان هيچ نكته اى ندارد و فقط اطلاعات آثار ابوالفتوح را به اجمال و بدون توصيف آورده است. البته اطلاعات كتابشناسى او هم جامع و كامل نيست.
شعرانى، ابوالحسن (1281ـ1352)
تفسير رَوح الجنان و رُوح الجنان ، به كوشش ابوالحسن شعرانى ، تصحيح على اكبر غفارى ، تهران ، اسلاميه ، 1356 ، تجديد چاپ : 1382 . جلد اول، ص4ـ23.
نوشته شعرانى درباره ابوالفتوح بسيار طولانى است . او نوشته خود را با بررسى خاندان و شخصيتهاى مهم و مشهوران خاندان ابوالفتوح آغاز مى كند . اكثر مطالب و بيشتر صفحات اين نوشته درباره استادان ، شاگردان و بزرگان خاندان ابوالفتوح است . اين بخش از اين نوشته را در دو فصل «شاگردان و استادان» و «بزرگان خاندان» آوردم.
شعرانى يكى دو صفحه به نقادى مطالب قاضى نوراللّه شوشترى درباره ابوالفتوح اختصاص داده است . اين نكات و مطالب را ذيل شوشترى (در فصل درباره) آوردم و خوانندگان مى توانند به آنجا مراجعه كنند.
سپس با نقل مطالبى از حديقة الشيعة از مقدس اردبيلى به نقادى او مى پردازد . شعرانى ريشه ها و پيشينه نظريات مقدس اردبيلى را استخراج كرده و به بررسى آنها پرداخته است. ۱ آن گاه به سراغ كتاب مستدرك الوسائل رفته و مطالب درباره ابوالفتوح را آورده و پس از آن به «خاتمة الطّبع» از محمدخان قزوينى پردخته و اين نوشته را مفصل دانسته است، ولى به دليل اينكه اسناد و مدارك نوشته قزوينى در اختيار شعرانى بوده ، از آوردن مطالب آن خوددارى كرده است . فقط چند نكته از قزوينى نقد كرده و نادرست دانسته است. ۲ در قسمت بعد به مؤلفات و آثار ابوالفتوح مى پردازد.
ابوالحسن شعرانى مطالبى در نقد نوشتار شوشترى درباره ابوالفتوح دارد . اين