235
مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي

مى پردازند كه به دليل اهميت اين مطلب عينا نقل مى شود :
نكته مهم ترى كه محدّث در تحقيق خود بدان متوجه شده ، موضوعى است كه بر روى تاريكيهاى مربوط به سال درگذشت ابوالفتوح پرتوهايى سزاوار توجه مى افكند . اين مطلب ابتدا در مقدمه تفسير گازر ، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان ، ابوالمحاسن حسين بن الحسن الجرجانى آمده و بعد عينا در جلد نخست تعليقات نقض نقل شده است.
در ادامه مى نويسند : حاصل مطلب از اين قرار است كه، ميرزا محمدصادق بن محمدصالح آزادانى اصفهانى دركتاب شاهد صادق ، در فصل هفتاد و نهم از باب سوم ضمن ذكر سال وفات بزرگان اسلام از سال اول تا سال 1042ق ، ذيل سال پانصد و چهلم گفته است : «540 ابوالفتوح خزاعى درگذشت».
مرحوم محدّث اين تاريخ را با سه تاريخ اجازه كه از ابوالفتوح به دست آورده ، متناقض يافته است :
نخستين اجازه را بر پشت صفحه اول از نسخه اى از تفسير ابوالفتوح كه در ماه صفر 980 به خط احمد بن شكراللّه نوشته شده، به اين شرح ديده است :
صورة اجازة الشيخ المفسّر : أجزت للأجل العالم الأخصّ الاشرف ... (ادام اللّه توفيقه و تسديده) أن يروى عنّى هذا الكتاب من اوّله إلى آخره على الشّرائط المعتبرة فى هذا الباب من اجتناب الغلط والتّصحيف . كتبه الحسين بن على بن محمد ابوالفتوح الرازى ثمّ النيسابورى ثمّ الخزاعى ، مصنّف هذا الكتاب ، فى اواخر ذى القعدة سنة سبع و أربعين و خمسمائة حامدا للّه تعالى و مصليا على النّبى وآله.
اين اجازه را ابوالفتوح در اواخر ذى قعده 547 نوشته كه ظاهرا پس از پايان تأليف تفسير بوده است . مسلّم است كه اين اجازه بر پشت نسخه اى نوشته شده كه در زمان خود او نوشته شده و بايد از نسخه هاى اصيل و آغازين تفسير بوده باشد . سپس همان يادداشت بر پشت نسخه مورّخ 980 يا نسخه دومى كه اين نسخه از روى آن استنساخ گرديده نقل شده است .
از روى قرينه مى توان يقين داشت كه تفسير ابوالفتوح در 547 يا سالى چند پيش از


مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
234

ياحقى، محمد جعفر(متولد 1316)

روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن ، به كوشش و تصحيح محمدجعفر ياحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد ، بنياد پژوهشهاى اسلامى ، 1365 ، چاپ دوم : 1371 .
آقايان ناصح و ياحقى بر اساس تجربه هاى پيشين ، به تصحيح روض الجنان اقدام كردند . در ابتداى اين اثر، به تفصيل مطالبى درباره ابوالفتوح و آثارش آورده اند. گزيده اى از اين مطالب عرضه مى شود تا ديدگاههاى اين دو پژوهشگر روشن گردد.
پيشگفتار با گزارش از سير تصحيح اين اثر توسط ناصح و ياحقى آغاز مى شود ؛ضمنا به ضرورتهايى كه آنها را به نگارش اين اثر تحريك كرده ، اشاره كرده اند و موانع كار و مساعدتها را هم گزارش كرده اند. در ادامه بخشى با عنوان سپاسنامه آورده و از همه مراكز و كسانى كه در انجام اين طرح كمك كرده اند، نام برده اند و از آنها تشكر كرده اند. پس از اين دو بخش ، مقدمه آغاز مى شود . مقدمه با بررسى جايگاه روض الجنان در تاريخ ادبيات و فرهنگ فارسى آغاز مى شود . در ادامه به اعتبار اينكه نوشته محمد قزوينى درباره ابوالفتوح كاملتر است ، به نقل اين نوشته كه قبلاً با عنوان خاتمة الطّبع در چاپ اول درج شده بوده پرداخته اند. ۱
پس از نوشته محمد قزوينى ، شرح احوال ابوالفتوح به قلم ناصح و ياحقى آمده است . اينان ابتدا با نقادى منابع قديم يعنى منتجب الدين و ابن شهرآشوب درباره ابوالفتوح آغاز مى كنند . كتابهاى الفهرست و معالم العلماء را حاوى اطلاعات مهم نمى دانند ولى معاصرت و قدمت آنها را معتبر و مهمّ ساخته است . آن گاه به منابع درباره به ترتيب تاريخى بررسى و نقادى مى كنند تا به اين دوره مى رسند . ضعفها و قوتهاى همه منابع را ياد آور شده اند. ۲
بخش بعدى با عنوان «تعيين عصر مؤلّف و تاريخ تقريبى تأليف تفسير حاضر»، بررسى تاريخ اين تفسير است . در اين مبحث به رابطه روض الجنان با ديگر تفاسير پرداخته شده است . اين دو پژوهشگر ، در ادامه به بررسى سال وفات ابوالفتوح

1.روض الجنان ، چاپ ياحقى و ناصح ، ج ۱ ، ص بيست تا سى .

2.همان ، ص سى تا چهل و سه .

  • نام منبع :
    مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزي، مهدي؛ زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67839
صفحه از 293
پرینت  ارسال به