277
مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي

به نظر نويسنده اهميت ابوالفتوح در اين است كه از مايه هاى زبان شيرين فارسى بهره برده تا كلام خدا و سخن وحى را تبيين كند . از اين رو ، تفسيرش در طول هزار سال چنين ارزشى پيدا كرده و از گزند روزگار مصون مانده است . زيرا سخنان دلنشين قرآن و اسلام را با ادبيات و زبان معنوى عرفانى به جهانيان معرفى كرده است. ۱
پس از اين توضيحات در يك صفحه زندگينامه ابوالفتوح را آورده است :
جمال الدين حسين بن على بن محمد بن احمد خزاعى مؤلّف تفسير روض الجنان و روح الجنان از اولاد (نافع بن بُديل بن ورقاء خزاعى) از اصحاب معروف حضرت رسول صلى الله عليه و آله است . اين خاندان همانند بسيارى ديگر از مسلمانان عرب نژاد به ايران مهاجرت كرده در شهرهاى نيشابور و رى و ديگر جاها اقامت گزيدند و بعدها ، بر اثر طول اقامت در ايران و آميزش با ايرانيان ، بكلّى ايرانى و فارسى زبان شدند ، امّا روشن نيست كه اجداد ابوالفتوح چه زمانى به ايران آمده اند. ظاهرا هجرت آنان به ايران در سده هاى يك و دو هجرى صورت گرفته . اين خانواده نخست در نيشابور مسكن گزيده و سپس به رى رفته اند و حسين در همان شهر متولد شده و باليده است.
ابوالفتوح دو فرزند داشته است كه در شمار عالمان زمان خود بوده اند : صدر الدين على و ديگرى تاج الدين ابوجعفر محمد كه خود در نزد پدر تلمّذ كرده است.
نام عدّه اى از مشاهير خاندان مؤلّف كه همگى اهل فضل و دانش و از فقها و محدّثان شيعه اماميه بوده اند در كتب رجال و تراجم ثبت است.
آقاى احمدى از قول ابوالفتوح مطلبى نقل مى كند كه جالب است : او از جدش ابوسعيد كه همچون خودش شيفته خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام بوده است : در اخبار اميرالمؤمنين على عليه السلام روايت كند از رسول ـ عليه السلام ـ كه او را پرسيدند كه : يا رسول اللّه ! ما از تو چند بار شنيديم كه گفتى : مريم بتول است . و فاطمه بتول است . بتول چه باشد؟ گفت : بتول از زنان آن باشد كه او را عذر حيض نبود و او سرخى نبيند و مريم و فاطمه چنين اند كه حيض در دختران پيغامبران مكروه باشد . و اين دو خبر از

1.پيشگفتار گزينه ، ص۱۲ .


مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
276

گرديده و حاوى مطالب زياد سودمندى مى باشد و به سال 1313 نگارنده در ج1 فهرست مدرسه عالى سپهسالار (ص129ـ134) نيز شرحى نگاشته ام.
مؤلّف خود اين تفسير را در بيست مجلد گذارده و مقدمات بسيار مفيد و سودمندى دارد ، دو مجلد آن سى و چهار سال پيش از اين (1323ق) چاپ شده و بقيه آن در سه مجلد از سال 1353 تا 1355 نيز در طهران چاپ گرديده است.

احمدى بيرجندى ، احمد (متولد 1301)

گزينه روض الجنان و روح الجنان ، نوشته ابوالفتوح، به كوشش احمد احمدى بيرجندى ، مشهد ، بنياد پژوهشهاى اسلامى ، 1380 ، جلد اول، ص11ـ31.
آقاى احمدى بيرجندى مانند ديگر مصححان و احياكنندگان روض الجنان ، مقدمه اى عالمانه بر آن نوشته است و به شخصيت ، زندگى ، تحولات حيات و ديگر جنبه هاى زندگى ابوالفتوح پرداخته است .
نويسنده در ابتداى مقدمه درباره جايگاه ابوالفتوح در تاريخ دانش تفسير اينگونه مى نويسد : سنت تفسيرنويسى به زبان درى ، از دو قرن پيش از تفسير ابوالفتوح ، سابقه اى درخشان داشته ؛ امّا ابوالفتوح اين سنّت را از جهت كيفيت و كميت به كمال رسانده است.
نخستين تفسير بر مذاق عامه و اهل سنّت همان تفسيرى است كه در قرن چهارم قمرى ، به فرمان منصور بن نوح سامانى و فتواى فقها و دانشمندان ماوراءالنهر از زبان عربى به پارسى نغزى برگردانده شد و به تفسير طبرى نامبردار گرديد.
طبرى آملى تفسير خود را تحت عنوان جامع البيان عن تأويل آى القرآن در قرن سوم هجرى و اوايل قرن چهارم به زبان عربى نگاشته بود.
پس از آن نيز تفسيرهايى مانند : تفسير پاك ، تفسير معروف به كمبريج ، تفسير بر عشرى از قرآن مجيد ، ترجمه قرآن رى ، تاج التراجم شهفور اسفراينى ، تفسير سورآبادى و در آغاز سده ششم هجرى تفسير كشف الاسرار و عدّة الابرار را ، خوشبختانه در دست داريم. ۱

1.پيشگفتار گزينه ، ص۱۱ .

  • نام منبع :
    مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزي، مهدي؛ زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67862
صفحه از 293
پرینت  ارسال به