گرديده و حاوى مطالب زياد سودمندى مى باشد و به سال 1313 نگارنده در ج1 فهرست مدرسه عالى سپهسالار (ص129ـ134) نيز شرحى نگاشته ام.
مؤلّف خود اين تفسير را در بيست مجلد گذارده و مقدمات بسيار مفيد و سودمندى دارد ، دو مجلد آن سى و چهار سال پيش از اين (1323ق) چاپ شده و بقيه آن در سه مجلد از سال 1353 تا 1355 نيز در طهران چاپ گرديده است.
احمدى بيرجندى ، احمد (متولد 1301)
گزينه روض الجنان و روح الجنان ، نوشته ابوالفتوح، به كوشش احمد احمدى بيرجندى ، مشهد ، بنياد پژوهشهاى اسلامى ، 1380 ، جلد اول، ص11ـ31.
آقاى احمدى بيرجندى مانند ديگر مصححان و احياكنندگان روض الجنان ، مقدمه اى عالمانه بر آن نوشته است و به شخصيت ، زندگى ، تحولات حيات و ديگر جنبه هاى زندگى ابوالفتوح پرداخته است .
نويسنده در ابتداى مقدمه درباره جايگاه ابوالفتوح در تاريخ دانش تفسير اينگونه مى نويسد : سنت تفسيرنويسى به زبان درى ، از دو قرن پيش از تفسير ابوالفتوح ، سابقه اى درخشان داشته ؛ امّا ابوالفتوح اين سنّت را از جهت كيفيت و كميت به كمال رسانده است.
نخستين تفسير بر مذاق عامه و اهل سنّت همان تفسيرى است كه در قرن چهارم قمرى ، به فرمان منصور بن نوح سامانى و فتواى فقها و دانشمندان ماوراءالنهر از زبان عربى به پارسى نغزى برگردانده شد و به تفسير طبرى نامبردار گرديد.
طبرى آملى تفسير خود را تحت عنوان جامع البيان عن تأويل آى القرآن در قرن سوم هجرى و اوايل قرن چهارم به زبان عربى نگاشته بود.
پس از آن نيز تفسيرهايى مانند : تفسير پاك ، تفسير معروف به كمبريج ، تفسير بر عشرى از قرآن مجيد ، ترجمه قرآن رى ، تاج التراجم شهفور اسفراينى ، تفسير سورآبادى و در آغاز سده ششم هجرى تفسير كشف الاسرار و عدّة الابرار را ، خوشبختانه در دست داريم. ۱