29
مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي

تأكيد مى كند كه مأخذشناسى بايد متناسب با موضوع و نوع اطلاعات باشد. براى ابوالفتوح بهترين مدل و ساختارى كه تشخيص داده شد، همين كارنامه حاضر است. عواملى كه اينجانب را متوجّه اين مدل كرد، اين بود كه ابوالفتوح از يك سو بيش از چند اثر مكتوب انگشت شمار ندارد، و از سوى ديگر تأثير زيادى در تاريخ فرهنگ شيعه و ايران داشته است. سومين عامل، تنوّع و تعارض نظريات در حوزه آثار او است و چهارمين عامل، تحوّل منابع درباره او از قلت به متون حجيم بوده است. وقتى اين چهار مقوله را كنار هم قرار مى دهيم، به اين نتيجه مى رسيم كه تأثير گذارى اين آثار قليل را بايد در قرون متمادى جستجو كرد و جاهايى كه فرهنگ متأثّر از اين مقولات شده، را يافت و گزارش كرد. نيز آرا و نظريات متفاوت يا موازى را به روش تطبيقى تحليل كرد تا علل تنوّع آرا به دست آيد.
يك نكته مهمّ ديگر اينكه «كتابشناسى گزارمانى» درست مانند معرفى كتاب در نشريات كه اصطلاحا بوك رويو ۱ ناميده مى شود، به برجسته سازى اطلاعات مى پردازد ؛ يعنى با گزينش يك دسته از اطلاعاتى كه مهمتر تشخيص مى دهند ، بقيه اطلاعات را حذف يا با راهنمايى خوانندگان به منابع آن اطلاعات از آنها ردّ مى شوند . بنابراين، جوهره اين كتابشناسى گزينشى عمل كردن است نه جامعيت .
ممكن است عدّه اى بگويند اينگونه پژوهشها جزء وظايف كتابشناس نيست. در پاسخ بايد گفت كتابشناس چندين وظيفه دارد كه اول فهرست سازى از مشخّصات صورى منابع و دوم تحليل و نقّادى اين اطلاعات و سوم بررسى محتواى آثار است. من و همكارانم در اين مجموعه تلاش كرده ايم اين وظايف را به خوبى انجام دهيم.
5 . فرض است از كسانى كه مرا در انجام اين مهم يارى رساندند، تقدير و تشكر شود . غير از آقايانى كه نام آنها در فهرست پديدآورندگان آمده است و هر كدام خشتى بر

1.Book Review


مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
28

شخصيت و كتابها؛ پيگيرى سير بسط تاريخى تحليلها و اطلاعات درباره ابوالفتوح و آثار او است .
اين مأخذشناسى همچون بسيارى از كتابشناسى ها صرفا مجموعه اى از اطلاعات صورى نيست، بلكه علاوه بر گردآورى اطلاعات صورى مآخذ، محتوا و ارتباطات و پيوندهاى درونى آنها را به هم ربط داده است . سختى كار هم در تطبيقى بودن و تاريخى بودن اطلاعات است . گاه درباره يك منبع كه سى كلمه درباره ابوالفتوح داشته، جهت تحليل تطبيقى آن بالغ بر يكصد كلمه آن نوشته شده است.
در هر مورد اطلاعات مأخذشناسى همراه با نظريات آمده است؛ يعنى فقط اطلاعات صورى مآخذ نيامده، بلكه ديدگاهها هم مطرح شده است. نظريات به دو صورت منعكس شده ؛ جاهايى كه اهميت داشته ، به روش نقل قول ، عين جمله نقل شده و در برخى موارد، نظريات ضمن تحليل آمده است . البته در هر دو مورد مرجع و رفرنس ذكر شده است تا كاربران به راحتى بتوانند به اطلاعات مورد نظر خود دست يابند .
مجددا تأكيد مى شود كه اساس اين پژوهش اولاً بر اين فرضيه مبتنى است كه آثار مكتوب ابوالفتوح و آثار درباره او بسط كمّى ـ كيفى يافته است؛ ثانيا بر بررسى تطبيقى ديدگاهها استوار شده است ؛ ثالثا توصيف منابع به روش گزارمان نگارى و تكيه بر برجسته سازى اطلاعات مهم و صرف نظر كردن از اطلاعات غير كليدى و معرفى صرف منابع اينگونه اطلاعات است .
مأخذشناسى به عنوان يك دانش و حرفه در حوزه اطلاع رسانى در دهه هاى اخير پيشرفتهاى چشمگيرى داشته است و از مدلهاى متفاوت و متنوّعى برخوردار شده است. عدّه اى مى پندارند مأخذشناسى ها يك ساختار و محتوا دارند نه بيشتر. به عبارت ديگر، كتابى را كه مجموعه اطلاعاتى از مشخّصات صورى آثار مربوط به يك موضوع را گردآورى و تنظيم مى كند، كتابشناسى مى دانند. امّا دانش اطلاع رسانى

  • نام منبع :
    مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزي، مهدي؛ زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67915
صفحه از 293
پرینت  ارسال به