281
مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي

قد كتبت فى زمانه ، و على ظهرها خطّه الشريف و اجازته لبعض تلامذته و كان اجازته له سنة اثنتين و خمسين و خمس مائة و عبّر عن نسبه هكذا : الحسين بن على بن محمد بن احمد الخزاعى و قد قرأها جماعة أُخرى ايضا عليه و منهم ولد الشيخ ابى الفتوح هذا ايضا و خطّه الشريف لا يخلو عن ردائة.
به گواهى اين هر سه سند كه مؤيد يكديگر نيز هست ، ابوالفتوح قطعا پس از 540 و دست كم تا سال 552 زنده بوده است . از طرفى وى در زمان تأليف كتاب نقض (556ـ559) در قيد حيات بوده است زيرا شيخ عبدالجليل قزوينى صاحب نقض در چند موضع نام او را با عبارت ترحّم «رحمه اللّه » آورده است . پس وفات وى محدود مى ماند ميان سالهاى 552 تا 559 ، و تنها قول صاحب شاهد صادق با اين تاريخ معارض مى نمايد.
مرحوم محدّث ارموى هوشمندانه تناقض را به اين صورت حل كرده است كه صاحب شاهد صادق اين تاريخ را به صورت رقومى ديده ، يعنى در جايى كه مأخذ كتاب مزبور بوده ، عبارت نه به طريق حرفى بلكه به شيوه عددنگارى بوده و ظاهرا 540 خوانده مى شده است و نظر به آن كه برخى نويسندگان اعداد را نيز همانند حروف و كلمات مندمج و درهم فرو رفته مى نويسند ، چنان كه تشخيص عدد مقدّم و مؤخّر دشوار مى شود و با كمك قرينه معلوم مى گردد ، و در صورت نبودن قرينه ، خواننده كه به نظر خود يكى را مقدّم مى دارد ، گاهى درست مى خواند و گاهى هم به اشتباه مى افتد . در اين جا نيز مى توان پنداشت كه در اثر تقديم و تأخير در دو رقم اول اين عدد ، نوعى جابه جايى رخ داده و به احتمال نزديك به يقين تاريخ وفات ابوالفتوح در آن مأخذ اصلى 554 بوده است ، امّا ناقل به اشتباه عدد چهار را كه در مرتبه يكان بوده در مرتبه دهگان ديده و در اثر عدم تشخيص و بدخطى ، عدد پنج آن را صفر خوانده و در مرتبه يكان ديده است ، بنابراين عدد 554 سال وفات ابوالفتوح ، 540 خوانده شده است.
اگر اين استحسان دلپذير را به عنوان حلّ اين تناقض بپذيريم ـ كه ظاهرا دليلى براى نيافتنش در دست نيست ـ هيچگونه ابهام و اشكال ديگرى باقى


مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
280

اين اجازه را ابوالفتوح در اواخر ذى قعده 547 نوشته كه ظاهرا پس از پايان تأليف تفسير بوده است . مسلّم است اين اجازه در زمان خود ابوالفتوح نوشته شده و اين نسخه بايد از نسخه هاى اصيل و آغازين تفسير بوده باشد . سپس همان يادداشت بر پشت نسخه مورّخ 980 يا نسخه دومى كه اين نسخه از روى آن استنساخ گرديده نقل شده است .
از روى قرينه مى توان يقين داشت كه تفسير ابوالفتوح در 547 يا سالى چند پيش از آن به پايان رسيده و خود او نيز در اين سال در قيد حيات بوده است.
اجازه ديگر بر پشت برگ اول نسخه اى از رجال نجاشى، متعلّق به كتابخانه آقاى فخر الدين نصيرى امينى به شماره 121 ثبت شده كه نسخه اى است با تاريخ كتابت 982 به خط شخصى به نام حسن بن غالب البراقى . نصّ آن اجازه به نقل از مقدمه جلد اول تفسير گازر به شرح زير است :
حكاية ما وجد على الأصل المنقول منه هذا الفرع: سمع هذا الكتاب منّى بقراءة من قرأ الولدالنّجيب تاج الدين ابوجعفر محمد بن الحسين بن على بن محمد (ادام اللّه توفيقه) و قد اجزت له روايته عنّى و رواية ما يصحّ عنده من مجموعاتى و مسموعاتى على الشرط المعلوم فى ذلك من اجتناب الغلط والتّصحيف . كتبه الحسين بن على بن محمد الخزاعى بخطّه فى شهر ربيع الأوّل سنة احدى و خمسين و خمس مائة حامدا للّه تعالى و مصليا على النّبى و آله و مسلما.
و كتب هذا مالك الكتاب نجم بن محمد بن محمد بن محمد بن حسن بن نجم الحسينى الشامى السكيكى فى النجف الشريف يوم الثلثاء ثانى ذى الحجة الحرام خاتمة شهور سنة اثنتين و ثمانين و تسع مائة من هجرة سيّد المرسلين (صلى اللّه عليه وآله الطيّبين الطّاهرين).
بنا بر اين سند ابوالفتوح در ربيع الأوّل سال 551 زنده بوده است.
اجازه ديگر : صاحب رياض العلماء ، در حين ترجمه حال ابوالفتوح اين عبارت را نقل كرده است:
و قد رأيت الربع الأوّل من تفسير هذا فى اصفهان و كانت النسخة عتيقة جدّا ۱ و

1.از اين نسخه تاكنون نشانى به دست نيامده است .

  • نام منبع :
    مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزي، مهدي؛ زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 67877
صفحه از 293
پرینت  ارسال به