رازى به پاسخگويى و دفاع از ابوالفتوح پرداخته است. آنگونه كه افندى از تفسير ابوالفتوح استنباط كرده، وى به تصوّف و كلام صوفيان نيز گرايش داشته است؛ چنانكه شيوه واعظانه نيز در تفسير او مشاهده مى شود. در واقع مؤلّف گاهى در تفسير آيات به مشرب عرفا و صوفيه ـ كه آنان را اهل معانى و اهل اشارت مى خواند ـ رفتار كرده و مباحثى را درباره اخلاص، توكّل، ذكر، صبر، فقر و صدق به مذاق آنان آورده است.
4) تاريخ نگارش: تاريخ تأليف به روشنى دانسته نيست. محمد قزوينى طى بحثى مفصّل، تأليف آن را بين سالهاى 510ـ556 ق مى داند ۱ . سيّدمحمدعلى ايازى تاريخ تأليف آن را بين سالهاى 510 تا 532 ق تعيين مى كند. امّا نفيسى در نقد نظر قزوينى، متن اجازه نامه اى را مورد استناد قرار مى دهد كه ابوالفتوح در ذيقعده 547 ق براى اجازه روايت تفسير خود به يكى از شاگردانش داده است. ۲ بر اساس تاريخ اين اجازه نامه ، نظر نفيسى اين است كه تأليف تفسير در همان سال يا يكى دو سال پيش از آن به اتمام رسيده است ۳ . در عين حال بر اساس جديدترين پژوهش توسّط محمد جعفر ياحقى، تأليف حداقل نيمى از بخش نخستينِ اين كتاب، حدود 14 سال پيش از اين تاريخ پايان يافته است؛ زيرا به استناد خاتمه يكى از نسخه هاى جلد 11 اين تفسير 20 جلدى، كتابت آن در صفر 533 به اتمام رسيده است. ۴ سيد محمد على ايازى بدون توجه به اينكه اين تاريخ در پايان جلد يازده ثبت شده، به غلط تاريخ انجام تمامى كتاب را 533 نوشته است .
اهميت تاريخ تأليف اين اثر موجب شد كه برخى نظريات مهم را عينا نقل كنم. ابتدا ديدگاه محمد قزوينى را مى آورم:
در هيچ يك از كتب رجال و تواريخ و غيره كه متعرض ذكرى از تفسير شيخ
1.خاتمة الطّبع، ضميمه تفسير ابوالفتوح، ص۶۳۱ـ۶۳۸ .
2.دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۶ ، ص۱۱۲ .
3.«ملاحظاتى چند درباره تفسير فارسى ابوالفتوح رازى»، سعيد نفيسى، ص۹۷۸ـ۹۷۹ .
4.مقدمه تفسير ابوالفتوح ، چاپ محمد جعفر ياحقى، ج۱، ص۶۰ـ۶۱ .