بعضى نظريات كلامى ابوالفتوح درباره مسائل توحيد، عدل، نبوّت و معاد در بعضى منابع بررسى شده است. ۱
علم الحديث : روض الجنان فقط يك كتاب علوم قرآنى نيست و در جاى جاى آن علوم حديث هم انعكاس يافته است. ابوالفتوح علاوه بر تبحر در علوم قرآن ، در علوم حديث هم متخصّص است و در سلسله راويان جايگاه ويژه اى دارد و مقدّم بر او راويانى هستند كه از آنها نقل كرده است . برخى در اين باره نوشته اند:
طريق روايت شيخ ابوالفتوح اين است كه او روايت مى كند از پدر فاضل خود على بن محمد و او از پدر خود كه جدّ ابوالفتوح باشد. و همچنين روايت مى كند از عم خود و او از پدر خود كه باز جدّ صاحب عنوان است و جدّ او روايت مى كند از پدر خود و همچنين از شيخ مفيد عبدالجبار بن علىّ مقرى رازى و نيز از شيخ ابى علىّ بن شيخ طوسى و جميع ايشان روايت مى كنند از شيخ طوسى . ۲
امّا كسانى كه از ابوالفتوح روايت كرده اند، عبارت اند از :
شيخ فقيه عماد عبداللّه بن حمزة الطوسى و شيخ رشيد الدين بن شهرآشوب مازندرانى صاحب كتاب معالم العلماء و شيخ منتجب الدين بن بابويه القمى صاحب كتاب فهرست در رجال و بعضى از فضلاى ديگر. ۳
با اينكه ابوالفتوح در علوم حديث خبره بود، ولى روض الجنان را به گونه يك تفسير روايى ننوشت، بلكه يك تفسير عمومى و هدايتى و براى ارشاد و راهنمايى عموم است . داورى برخى از محقّقان درباره وضعيت روايت در اين تفسير اينگونه است :
كل رواياتى كه در اين تفسير مطرح است استخراج شده و عدد بسيار زيادى نيست.