67
مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي

نصّ و خصوصيت سبب نزول ، سبك پرداختن ابوالفتوح رازى به اسباب نزول ، منابع ابوالفتوح رازى در اسباب نزول ، ملاك نقد سبب نزول .
جايگاه مذهبى : تفسير ابوالفتوح اوّلاً در فرهنگ شيعى منزلت ويژه اى دارد ؛ ثانيا به دليل بررسيهاى تطبيقى در حوزه فرقه هاى اسلامى كه عرضه كرده، در فرهنگ اسلامى هم قابل توجه است. در اينجا تلاش مى كنم جايگاه و منزلت اين تفسير را در فرهنگ شيعى و در بين مسلمانان با تكيه به دو سند يكى از قزوينى و دوم از خود ابوالفتوح روشن سازم. قزوينى رازى(سده ششم قمرى) كه معاصر ابوالفتوح بوده، در كتاب النقص كه در نقد و ردّ اهل سنت نوشته است، به تفسير ابوالفتوح مى پردازد و درباره آن مى نويسد: «نسختهاى بى مر و بى عدد است آن را در طوايف اسلام، و ظاهر و باهر در بلاد عالم» و «ائمه و علماى همه طوايف طالب و راغب اند». ۱
اين دو عبارت نشانگر منزلت اين اثر در بين مسلمانان و فرهنگ اسلامى است.
ابوالفتوح در مقدمه كتاب، تأليف اين اثر را اجابت به درخواست عدّه اى از شيعيان مى داند و چنين مى نويسد: «پس چون جماعتى از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تديّن اقتراح كردند كه در اين باب جمعى بايد كردن، چه اصحاب مارا تفسيرى نيست مشتمل بر اين انواع، واجب ديدم اجابت كردن ايشان و وعده دادن به دو تفسير: يكى به پارسى و يكى به تازى؛ جز كه پارسى مقدم شد بر تازى، براى آنكه طالبان اين بيشتر بودند و فايده هركسى بدو عام تر بود». ۲
در اين نوشته چند مطلب هست كه نشانگر منزلت اين تفسير است. يكى درخواست شيعيان از نويسنده است كه حاكى از جايگاه والاى نويسنده در نزد آنها است. ضرورتا كتاب چنين نويسنده اى هم ارزشمند است؛ دوم فقدان چنين تفسيرى در فرهنگ شيعه است كه با تأليف آن، جاى خالى آن پرشد ؛ سوم كثرت طالبان و عامتر بودن فايده اين تفسير است كه منزلت آن در بين شيعيان را نشان مى دهد.
رويكرد مذهبى: منظور از رويكرد، گرايش علمى، فكرى و اعتقادى است. هر

1.النقص، ص۲۱۲ و ۲۸۰ .

2.روض الجنان ، مقدمه مؤلّف .


مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
66

معلوم است كه عالم شيعى در تفسير قرآن حتما بايد به روايات اهل بيت عليهم السلاممراجعه كند . امّا مراجعه ايشان به روايات مثل مجمع و تبيان خيلى كم است يعنى آنطور كه مرحوم فيض و مرحوم علامه طباطبايى در تفسير به روايات تمسّك كردند آنها تمسّك نداشته اند. البته ممكن است بگوييم تفاسير روايى را در اختيار نداشته اند. ۱
اسباب نزول : يكى از ابعاد تفسير ابوالفتوح ، پرداختن به اسباب نزول است . آقاى مبلّغ مقاله مستقلّى در اين باره نوشته است. ۲ در بخشى از اين مقاله آمده است :
ابوالفتوح رازى اسباب نزول را با تعبيرات ذيل نقل مى كند :
مفسران گفتند ، بعضى از مفسران گفتند ، مفسران در سبب نزول آيه اختلاف كردند ، عبداللّه عباس گفت و تعبيراتى از اين گونه و هيچ گاه با تعبير «گفته شد» (مترادف «قيل» در زبان عربى) و تعبيرات ديگرى كه بيانگر عدم توجه وى به اسباب نزول باشد ، آن را نقل نكرده است .
آقاى مبلغ در فراز ديگرى به گزارشى بودن اسباب نزول اشاره مى كند و مى نويسد :
بر اساس استقرا ، ابوالفتوح رازى براى 316 آيه و 7 سوره تمام ، جمعا 323 مورد ، سبب نزول نقل كرده است . از مجموع موارد ياد شده فقط در 12 مورد بعد از نقل اسباب نزول به شيوه هاى مختلف ، به نقد و يا تحليل آنها پرداخته و در ساير موارد (311مورد) به صرف گزارش اكتفا كرده است . بنابراين ، مى توان گفت : سبك ابوالفتوح رازى در پرداختن به اسباب نزول ، گزارشى است و نه تحليلى .
سرفصلهايى كه در اين مقاله بررسى شده عبارت اند از : اسباب نزول در تفسير ابوالفتوح ، اهتمام ابوالفتوح به اسباب نزول ، موارد كاربرد اسباب نزول ، عموميت

1.آشنايى با تفاسير قرآن مجيد ، رضا استادى ، ۱۲۳ـ۱۲۴ .

2.اين مقاله با اين مشخّصات چاپ شده است : «روض الجنان و اسباب النزول» ، محمدحسين مبلغ ، پژوهشهاى قرآنى ، ش۱ ، بهار ۱۳۷۴ ، ص۱۸۳ـ۲۰۰ .

  • نام منبع :
    مأخذ شناسي ابوالفتوح رازي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزي، مهدي؛ زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74320
صفحه از 293
پرینت  ارسال به