چگونه چاپلوسى مى كنند و كلام منمّق مزخرف چگونه مى كنند تا تو را به گفتِ زبان به عجب مى آرند .» ۱
مديريت مجله گلستان قرآن بخشى از مقاله خاتمة الطّبع نوشته محمد قزوينى را با عنوان «تعبيرات ، اصطلاحات و لغات نادره تفسير ابوالفتوح رازى» چاپ كرده است . اين مقاله ، جامع و تحليلى ترين نوشته در اين زمينه است. ۲
بخش زيادى از تفسير ابوالفتوح، ترجمه است و بايد ضوابط ترجمه را مراعات كند. سبك اين اثر از يك نظر منوط به مراعات ضوابط ترجمه به ويژه معادل گزينى است. اينكه تا چه اندازه ابوالفتوح به متن وفادار مانده يا آزاد ترجمه كرده است ؛ نيز معادلهاى او تا چه اندازه بيانگر هويت و ماهيت واژگان و اصطلاحات اصلى است، از مباحث جدّى است. يك تحليل در اين باره اينگونه است:
إحاطته بمفردات اللغة الفارسية المرادفة تماما مع مفردات لغة العرب ، فى مثل : «فسوس» مرادفة لكلمة «الاستهزاء» و «ديو» لكلمة «الشيطان» ؛ لأنه من الجنّ ، والجنّ فى الفارسية : «ديو» و «پيمان» لكلمة «الميثاق» و «برفروزد» لقوله «استوقد» و «دوزخ» لجهنم ، و «كارشكسته» بمعنى «كاركشته» مرادفة لكلمة «ذلول» و «شكمش بياماسامد» بمعنى «انتفخ بطنه» و «خداوندان علم» بمعنى «اولوا العلم» و «خاك باز شياراند» بمعنى «تثير الأرض» و «همتا» و «انباز» بمعنى «الشريك» و «ستون چوب دركش گرفت» بمعنى «چوب ستون را در بغل گرفت» مرادفة لقولهم: «احتضن الشى ء» و «ما خواستمانى كه در آن خيرى بودى تا ما نيز به آن خير برسيدمانى» تعبير فارسى قديم و هكذا «و ما را بپاى ، و گوش نما» مرادفة لكلمة «راعنا» و «با من بازار مى كنى» ترجمة لعبارة : «أم إليّ تشوقت» من كلام الإمام أميرالمؤمنين عليه السلام ، و ربما قرئ بالسين ، و لعل العبارة ترجمة «تسّوقت» بالسين لتكون ترجمتها «بازار گرمى مى كنى».
و استعمل «مه» ـ بكسر الميم ـ بمعنى «الأكبر» فى قوله: «هارون در سال امن و