كتابهاى بعدى از كشّاف ، و خود كشّاف از تفسير ثعلبى گرفته است . در تفسير ابوالفتوح هم هست و به نظر مى رسد كه از كشّاف گرفته باشد. ۱
عبارت افندى به گونه اى است كه گويا ابوالفتوح از تفسير الكشّاف استفاده كرده است . از سوى ديگر روض الجنان در تفسير الكبير فخر رازى مؤثّر بوده است.
يظهر من تفسيره الفارسى أنه كان معاصرا لصاحب الكشاف ، و قد وصل إليه بعض أبياته و لكن لم يصل إليه الكشاف . ۲
برخى گفته اند فخر الدين رازى، مطالبى از تفسير كبير را از روض الجنان برگرفته ولى جهت دفع توهم انتحال ، بعضى از تشكيكات خود را به آن افزوده است. ۳
افندى درباره تفسير فخررازى و رابطه اش با تفسير ابوالفتوح مى نويسد :
و تفسيره الفارسى مما لا نظير له فى وثاقة التحرير و عذوبة التقرير و دقة النظر ، والفخر الرازى فى تفسيره الكبير قد أخذ منه و بنى عليه أساسه و لكن لاجل دفع الانتحال أضاف إليه بعض تشكيكاته ، و قد أوردنا شطرا من فوائده فى مطاوى هذا الكتاب. ۴
آقاى محمدباقر ساعدى خراسانى، مترجم روضات الجنات ، ذيل زندگينامه ابوالفتوح در همان كتاب سخن شعرانى در مورد تأثير تفسير فخر رازى از تفسير ابوالفتوح را نمى پذيرد و در نقد آن نوشته است :
فاضل معاصر آقاى شعرانى در مقدمه تفسير ابوالفتوح مى نويسد مراد قاضى را از اينكه تفسير فخر رازى مقتبس از تفسير ابوالفتوح است ندانستم چون تفسير فخر رازى هيچگونه شباهت به تفسير ابوالفتوح ندارد و غرض تفسير سياق مفاد قرآن كريم است و تحقيق آنچه فهم آيات الهى بر آن توقف دارد و
1.رياض العلماء ، چاپ خيام ، ج ۲ ، ص۱۶۰ .
2.آشنايى با تفاسير قرآن مجيد ، ص۱۲۰ .
3.مجالس المؤمنين ، چاپ سنگى ۱۲۶۸ شماره دستى ص۲۰۲ و ۲۰۳ ، تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱ ، ص۱۴ ؛ تاريخ ادبيات در ايران ، ذبيح اللّه صفا ؛ تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱ و ۲ و ۳، دكتر عسكر حقوقى، طبع دانشگاه تهران ؛ گنجينه سخن ، ذبيح اللّه صفا ، چاپ دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، ج ۲ ص۲۲۱ .