17
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲

در قرآن، طولانى‏ترين واژگان و جمله‏هاى آن با حروف متوالى چون: (فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ)،۱(لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ)،۲(عَلَى‏ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ)،۳ با يكديگر سازوارگى و هم آوازى دارند، از هم نمى‏گريزند و تنافر نشان نمى‏دهند. آرايش اين بوستان، و چينش حروف و آذين‏بندى كلمات و به صف شدن جملات، آن چنان ملايم، خوش طبع و گوارايند كه شكوهى از فونتيك زيبا در آيه‏آيه‏اش موج مى‏زند. زمخشرى ذيل آيه‏
(وَ لَقَدْ مَكَّنَّهُمْ فِيمَآ إِن مَّكَّنَّكُمْ فِيهِ .۴
به راستى به آنان در چيزهايى امكانات داده بوديم كه به شما در آنها امكاناتى نداده‏ايم)
.
مى‏گويد: «إن» نافيه، به معناى «ما» و به جاى آن گزينش شده است و اين گزينش، شكوهى از زيبايى را نشان مى‏دهد.۵ به احتمال، ملاحظه همين ريزبينى‏ها و ظرافت‏هاست كه برخى از پژوهشيان معاصر، نظم رياضى و اعجاز عددى حروف و كلمات قرآن را از وجوه اعجاز قرآن شمرده اند،۶ هرچند اين نگرش با دشوارى‏هايى ۷ رو به روست.

1 - 2 . به‏گزينى واژگان‏

گزينش و جاى‏دهى حروف و واژگان، ضماير و نسبت‏هاى افعال و... در قرآن چنان سنجيده و ريزبينانه است كه نمى‏توان براى آنها بديلى‏ساز كرد. «ظلمات»، كه

1.بقره : آيه ۱۳۷.

2.نور : آيه ۵۵.

3.هود : آيه ۴۸.

4.احقاف : آيه ۲۶.

5.الكشاف : ص‏۵۲۵.

6.معجزة القرآن : ص‏۵۵ - ۱۶۸.

7.تسعة عشر ملكاً : ص‏۱۱ - ۱۷۵؛ دائرة المعارف قرآن كريم ، ج‏۳ ص‏۵۸۲ - ۵۹۰، مدخل «اعجاز عددى» .


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
16

نسيم بهاران، دل‏ربا و آرام‏بخش است. نرمش واج‏ها و هجاها، هم‏آغوشى حروف و خوش‏تركيبى و انسجام آنها، سلاست و روانى رودبارين و پرخروش آنها، نواهاى گوش‏نواز و پرشكوهى را نمودار مى‏سازد و غوغايى عظيم را در قوّه شنيدارى مخاطب بر پا مى‏كند كه بى‏بديل است.
از آن جا كه ويژگى‏هاى حروف، تأثير خاصى در آوا و طنين سخن دارد و موجب خوش‏نوايى يا نفرت‏انگيزى مى‏شود، بايد در تركيب حروف نهايت دقت صورت گيرد و خصوصيت‏هاى هر يك ملحوظ شود تا اداى واژگان، روان و خوشخوان و از تنافر و سنگينى به دور باشد.
قرآن كه تجلى دانش خداى رازآگاه و محيط بر همه اسرار است - (وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ؛۱پروردگارت هرگز فراموش كار نبوده است) - اين ويژگى‏ها و ظرافت‏ها را به تمام، رعايت كرده است و در هر زاويه‏اى از كلمات و تركيبات خود، حرف و لفظ مناسب را نهاده است.
در پاسخ به پرسش مثبت، دو كلمه «نَعَمْ» و «بَلى» به كار مى‏رود؛ ولى هر يك جايگاهى ويژه دارد. «بَلى» در جايى به كار مى‏رود كه سؤال با همزه استفهام و با مضمونى نفى‏آميز همراه باشد كه نتيجه اثبات در پى دارد:
(أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى‏ .۲
آيا من پروردگار شما نيستم ؟ گفتند : چرا [هستى‏] )
؛
امّا «نعم» در مورد سؤال با هل استفهامى كاربرد دارد:
(... فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ .۳
آيا وعده پروردگارتان را حق يافتيد ؟ گفتند : آرى )
.

1.مريم : آيه ۶۴.

2.اعراف : آيه ۱۷۲.

3.اعراف : آيه ۴۴.

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 62891
صفحه از 506
پرینت  ارسال به