249
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲

۴۵۶.امام عسكرى عليه السلام- در تفسير منسوب به ايشان -: خداوند متعال ، در نكوهش يهود ، فرموده است: (پس همين كه برايشان آمد) ، يعنى براى اين يهوديان - كه يادشان گذشت - و براى برادران يهودى ايشان . (كتابى از نزد خدا)آمد ، يعنى قرآن ، (كه تصديق كننده است) آن كتاب (آنچه را با ايشان است) ، يعنى تورات را ، كه در آن ، بيان شده است كه محمّد اُمّى از فرزندان اسماعيل است به وسيله بهترين خلق خدا پس از او، يعنى على ، ولىّ خدا، پشتيبانى مى‏شود، (و اينان) ، يعنى اين يهوديان ، (از پيش) از مبعوث شدن محمّد صلى اللَّه عليه و آله به پيامبرى ، (پيروزى مى‏جستند) ؛ يعنى از خداوند ، درخواست فتح و پيروزى مى‏كردند (بر كسانى كه كافر شدند) ، يعنى دشمنان و مخالفانشان ، و خدا هم آنان را فتح و پيروزى مى‏داد.
خداوند متعال مى‏فرمايد: (پس همين كه برايشان آمد) ، يعنى براى اين يهوديان ، (آنچه مى‏شناختند) از ويژگى‏ها و اوصاف محمّد صلى اللَّه عليه و آله، (به او كافر شدند) و از سرِ رَشك بر او و ستم در حقّ او، به انكارش پرداختند.

۴۵۷.امام عسكرى عليه السلام- در تفسير منسوب به ايشان -: خداوند عزّ وجلّ به يهوديان فرمود: (و ايمان آورديد - اى يهوديان - به آنچه فرو فرستادم) بر محمّد ، پيامبرم، يعنى ذكر پيامبرىِ او، و خبر دادن از امامت برادرش على عليه السلام و خاندان نيك و پاك او، (در حالى كه تصديق كننده چيزى است كه با شماست)؛ زيرا در كتاب شما نيز از نبوّت او ، ياد شده و آمده است كه محمّدِ پيامبر ، سَروَر همه جهانيان از آغاز تا انجامِ آن است، و به وسيله سَروَر اوصيا و جانشين فرستاده پروردگار جهانيان، و جدا كننده حق از باطلِ اين امّت و درِ شهر حكمت ، و وصىّ فرستاده پروردگار رحمت ، پشتيبانى مى‏شود. (و مفروشيد آيات مرا) كه در باره نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و امامت على عليه السلام و پاكانِ از خاندان او ، نازل شده است ، (به بهايى اندك) ، به اين معنا كه نبوّت محمّدِ پيامبر و امامت على عليه السلام و خاندان آن دو را انكار كنيد و در عوض آن ، به متاع ناچيزى از دنيا ، دست يابيد؛ زيرا اين متاع، اگر چه بسيار باشد، رو به نابودى و از دست رفتن و تباه گشتن است.
خداوند عزّ وجلّ سپس مى‏فرمايد: (و تنها از من بترسيد) ، در اين كه حقيقت مربوط به نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و وصىّ او را كتمان مى‏كنيد؛ چرا كه اگر از خدا مى‏ترسيديد ، در نبوّت پيامبر و وصيّت وصى‏[اش‏] ، خدشه وارد نمى‏ساختيد؛ بلكه حجّت‏هاى خدا بر شما ، تمام و دلايل و براهين او ، برايتان آشكار است، به طورى كه راه عذر و بهانه‏ها را بر شما بسته، و تحريفات شما را خُنثا كرده است. اين يهوديان مدينه ، نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله را انكار كردند و به او خيانت ورزيدند و گفتند: ما مى‏دانيم كه محمّد ، پيامبر است و على ، وصى و جانشين اوست ؛ امّا نه تو آن محمّد هستى و نه اين - به على ، اشاره مى‏كردند - آن [على‏].
پس خداوند متعال ، جامه‏هاى تن و كفش‏هاى پاى آنها را به زبان آورد و هر يك از آنها به پوشنده‏اش مى‏گفت: دروغ مى‏گويى - اى دشمن خدا - ؛ بلكه آن محمّدِ پيامبر، همين محمّد است، و آن على كه وصىّ اوست ، همين على است. اگر خدا به ما اجازه مى‏داد ، بر شما سخت فشار مى‏آورديم و زخمى‏تان مى‏كرديم و شما را مى‏كشتيم.
پس پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «خداوند عزّ وجلّ به آنها مهلت مى‏دهد ؛ چون مى‏داند كه از پشتِ آنها ، نسل‏هايى پاك و مؤمن ، به وجود خواهند آمد، و اگر آن نسل‏ها جدا مى‏شدند ، قطعاً خداوند ، اينان (كافران) را به عذابى دردناك ، عذاب مى‏كرد. تنها آن كس شتاب مى‏كند كه بيم از دست دادن دارد».


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
248

۴۵۶.الإمام العسكريّ عليه السلام- فِي التَّفسيرِ المَنسوبِ إلَيهِ -: ذَمَّ اللَّهُ تَعالَى اليَهودَ فَقالَ (وَ لَمَّا جَاءَهُمْ) يَعني هؤلاءِ اليَهودَ - الَّذينَ تَقَدَّمَ ذِكرُهُم - وإخوانَهُم مِنَ اليَهودِ ، جاءَهُم (كِتَبٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ)القُرآنُ (مُصَدِّقٌ) ذلِكَ الكِتابُ (لِمَا مَعَهُمْ)مِنَ التَّوراةِ الَّتي بَيَّنَ فيها أنَّ مُحَمَّداً الاُمِّيَّ مِن وُلدِ إسماعيلَ ، المُؤَيَّدَ بِخَيرِ خَلقِ اللَّهِ بَعدَهُ ، عَلِيٍّ وَلِيِّ اللَّهِ ، (وَ كَانُوا) يَعني هؤُلاءِ اليَهودُ (مِن قَبْلُ) ظُهورِ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله بِالرِّسالَةِ (يَسْتَفْتِحُونَ) يَسأَلونَ اللَّهَ الفَتحَ وَالظَّفَرَ (عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا) مِن أعدائِهِم وَالمُناوينَ‏۱ لَهُم ، فَكانَ اللَّهُ يَفتَحُ لَهُم ويَنصُرُهُم .
قالَ اللَّهُ تَعالى‏ : (فَلَمَّا جَاءَهُم) جاءَ هؤُلاءِ اليَهودَ (ما عَرَفُوا) مِن نَعتِ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله وصِفَتِهِ (كَفَرُواْ بِهِ)وجَحَدوا نُبُوَّتَهُ حَسَداً لَهُ وبَغياً عَلَيهِ .۲

۴۵۷.عنه عليه السلام- فِي التَّفسيرِ المَنسوبِ إلَيهِ -: قالَ اللَّهُ عزّ وجلّ لِليَهودِ : (وَ ءَامِنُواْ)أيُّهَا اليَهودُ (بِمَا أَنزَلْتُ)عَلى‏ مُحَمَّدٍ نَبِيّي مِن ذِكرِ نُبُوَّتِهِ ، وإنباءِ إمامَةِ أخيهِ عَلِيٍّ عليه السلام وعِترَتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ (مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ) فَإِنَّ مِثلَ هذَا الذِّكرِ في كِتابِكُم أنَّ مُحَمَّداً النَّبِيَّ سَيِّدُ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ ، المُؤَيَّدُ بِسَيِّدِ الوَصِيّينَ وخَليفَةِ رَسولِ رَبِّ العالَمينَ ، فاروقِ هذِهِ الاُمَّةِ ، وبابِ مَدينَةِ الحِكمَةِ ، ووَصِيِّ رَسولِ رَبِّ الرَّحمَةِ . (وَ لَا تَشْتَرُواْ بَِايَتِى)المُنزَلَةِ لِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله ، وإمامَةِ عَلِيٍّ عليه السلام ، وَالطَّيِّبينَ مِن عِترَتِهِ (ثَمَنًا قَلِيلاً)بِأَن تَجحَدوا نُبُوَّةَ النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله وإمامَةَ الإِمامِ عَلِيٍّ عليه السلام وآلِهِما ، وتَعتاضوا عَنها عَرَضَ الدُّنيا ؛ فَإِنَّ ذلِكَ وإن كَثُرَ فَإِلى‏ نَفادٍ وخَسارٍ وبَوارٍ .
ثُمَّ قالَ اللَّهُ عزّ وجلّ : (وَ إِيَّىَ فَاتَّقُونِ)۳ في كِتمانِ أمرِ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله وأمرِ وَصِيَّهِ عليه السلام ؛ فَإِنَّكُم إن تَتَّقوا لَم تَقدَحوا۴ في نُبُوَّةِ النَّبِيِّ ولا في وَصِيَّةِ الوَصِيِّ ، بَل حُجَجُ اللَّهِ عَلَيكُم قائِمَةٌ ، وبَراهينُهُ بِذلِكَ واضِحَةٌ ، قَد قَطَعَت مَعاذيرَكُم ، وأبطَلَت تَمويهَكُم . وهؤُلاءِ يَهودُ المَدينَةِ جَحَدوا نُبُوَّةَ مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله وخانوهُ ، وقالوا : نَحنُ نَعلَمُ أنَّ مُحَمَّداً نَبِيٌّ وأنَّ عَلِيّاً وَصِيُّهُ ، ولكِن لَستَ أنتَ ذاكَ ولا هذا - يُشيرونَ إلى‏ عَلِيٍّ عليه السلام - فَأَنطَقَ اللَّهُ تَعالى‏ ثِيابَهُمُ الَّتي عَلَيهِم ، وخِفافَهُمُ الَّتي في أرجُلِهِم ، يَقولُ كُلُّ واحِدٍ مِنها لِلابِسِهِ : كَذَبتَ يا عَدُوَّ اللَّهِ ، بَلِ النَّبِيُّ مُحَمَّدٌ صلى اللَّه عليه و آله هذا ، وَالوَصِيُّ عَلِيٌّ هذا ، ولَو أذِنَ اللَّهُ لَنا لَضَغَطناكُم وعَقَرناكُم‏۵ وقَتَلناكُم .
فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : إنَّ اللَّهَ عزّ وجلّ يُمهِلُهُم لِعِلمِهِ بِأَنَّهُ سَيَخرُجُ مِن أصلابِهِم ذُرِّيّاتٌ طَيِّباتٌ مُؤمِناتٌ . ولَو تَزَيَّلوا۶ لَعَذَّبَ اللَّهُ هؤُلاءِ عَذاباً أليماً ، إنَّما يَعجَلُ مَن يَخافُ الفَوتَ .۷

1.ناواهُ : أي عاداه (الصحاح : ج ۶ ص ۲۵۱۷ «نوى») .

2.التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ص ۳۹۳ ح ۲۶۸ ، بحار الأنوار: ج ۹ ص ۱۸۱ ح ۹ .

3.البقرة : ۴۱ .

4.قَدَحَ فلان في فلان : عابَهُ وتنقّصَهُ (المصباح المنير : ص ۴۹۱ «قدح») .

5.عَقَرَه : جَرَحَه ، وقيل : نَحرَه (المصباح المنير : ص ۴۲۱ «عقر») .

6.زيَّلْتُه : أي فرّقته (الصحاح : ج ۴ ص ۱۷۲۰ «زيل») .

7.التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ص ۲۲۸ ح ۱۰۸ ، تأويل الآيات الظاهرة : ج ۱ ص ۵۱ ح ۲۶ ، بحار الأنوار: ج ۹ ص ۱۷۹ ح ۶ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 76504
صفحه از 506
پرینت  ارسال به