۴۵۶.امام عسكرى عليه السلام- در تفسير منسوب به ايشان -: خداوند متعال ، در نكوهش يهود ، فرموده است: (پس همين كه برايشان آمد) ، يعنى براى اين يهوديان - كه يادشان گذشت - و براى برادران يهودى ايشان . (كتابى از نزد خدا)آمد ، يعنى قرآن ، (كه تصديق كننده است) آن كتاب (آنچه را با ايشان است) ، يعنى تورات را ، كه در آن ، بيان شده است كه محمّد اُمّى از فرزندان اسماعيل است به وسيله بهترين خلق خدا پس از او، يعنى على ، ولىّ خدا، پشتيبانى مىشود، (و اينان) ، يعنى اين يهوديان ، (از پيش) از مبعوث شدن محمّد صلى اللَّه عليه و آله به پيامبرى ، (پيروزى مىجستند) ؛ يعنى از خداوند ، درخواست فتح و پيروزى مىكردند (بر كسانى كه كافر شدند) ، يعنى دشمنان و مخالفانشان ، و خدا هم آنان را فتح و پيروزى مىداد.
خداوند متعال مىفرمايد: (پس همين كه برايشان آمد) ، يعنى براى اين يهوديان ، (آنچه مىشناختند) از ويژگىها و اوصاف محمّد صلى اللَّه عليه و آله، (به او كافر شدند) و از سرِ رَشك بر او و ستم در حقّ او، به انكارش پرداختند.
۴۵۷.امام عسكرى عليه السلام- در تفسير منسوب به ايشان -: خداوند عزّ وجلّ به يهوديان فرمود: (و ايمان آورديد - اى يهوديان - به آنچه فرو فرستادم) بر محمّد ، پيامبرم، يعنى ذكر پيامبرىِ او، و خبر دادن از امامت برادرش على عليه السلام و خاندان نيك و پاك او، (در حالى كه تصديق كننده چيزى است كه با شماست)؛ زيرا در كتاب شما نيز از نبوّت او ، ياد شده و آمده است كه محمّدِ پيامبر ، سَروَر همه جهانيان از آغاز تا انجامِ آن است، و به وسيله سَروَر اوصيا و جانشين فرستاده پروردگار جهانيان، و جدا كننده حق از باطلِ اين امّت و درِ شهر حكمت ، و وصىّ فرستاده پروردگار رحمت ، پشتيبانى مىشود. (و مفروشيد آيات مرا) كه در باره نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و امامت على عليه السلام و پاكانِ از خاندان او ، نازل شده است ، (به بهايى اندك) ، به اين معنا كه نبوّت محمّدِ پيامبر و امامت على عليه السلام و خاندان آن دو را انكار كنيد و در عوض آن ، به متاع ناچيزى از دنيا ، دست يابيد؛ زيرا اين متاع، اگر چه بسيار باشد، رو به نابودى و از دست رفتن و تباه گشتن است.
خداوند عزّ وجلّ سپس مىفرمايد: (و تنها از من بترسيد) ، در اين كه حقيقت مربوط به نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و وصىّ او را كتمان مىكنيد؛ چرا كه اگر از خدا مىترسيديد ، در نبوّت پيامبر و وصيّت وصى[اش] ، خدشه وارد نمىساختيد؛ بلكه حجّتهاى خدا بر شما ، تمام و دلايل و براهين او ، برايتان آشكار است، به طورى كه راه عذر و بهانهها را بر شما بسته، و تحريفات شما را خُنثا كرده است. اين يهوديان مدينه ، نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله را انكار كردند و به او خيانت ورزيدند و گفتند: ما مىدانيم كه محمّد ، پيامبر است و على ، وصى و جانشين اوست ؛ امّا نه تو آن محمّد هستى و نه اين - به على ، اشاره مىكردند - آن [على].
پس خداوند متعال ، جامههاى تن و كفشهاى پاى آنها را به زبان آورد و هر يك از آنها به پوشندهاش مىگفت: دروغ مىگويى - اى دشمن خدا - ؛ بلكه آن محمّدِ پيامبر، همين محمّد است، و آن على كه وصىّ اوست ، همين على است. اگر خدا به ما اجازه مىداد ، بر شما سخت فشار مىآورديم و زخمىتان مىكرديم و شما را مىكشتيم.
پس پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «خداوند عزّ وجلّ به آنها مهلت مىدهد ؛ چون مىداند كه از پشتِ آنها ، نسلهايى پاك و مؤمن ، به وجود خواهند آمد، و اگر آن نسلها جدا مىشدند ، قطعاً خداوند ، اينان (كافران) را به عذابى دردناك ، عذاب مىكرد. تنها آن كس شتاب مىكند كه بيم از دست دادن دارد».