257
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲

۴۶۴.مجمع البيان- به نقل از كَلْبى و محمّد بن اسحاق و ربيع بن اَنَس -: اين سوره (آل عمران) ، از آغازِ آن تا هشتاد و اندى آيه ، در باره هيئت نمايندگان نجران ، نازل شد. آنان ، شصت سوار بودند كه نزد پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آمدند. در ميان آنها چهارده تن از بزرگانشان بودند و از آن چهارده تن، سه تن ، رياستشان را بر عهده داشتند: يكى عاقِب‏۱ - كه امير آن گروه و طرف مشورت آنان بود و بدون نظر او ، اقدامى نمى‏كردند و نامش ، عبد المسيح بود - ، ديگرى ، سيّد (آقا و مهتر) - كه سركرده و قافله‏سالار آنها و نامش ، اَيهَم بود - و [نفر سوم ،] ابو حارثة بن عَلقَمه ، كه اُسقف و عالِم و پيشواى مذهبى و رئيس كليساى آنها بود و در بين آنان ، مقام والايى داشت و عالِم به كتاب‏هاى ايشان بود ، و پادشاهان روم ، وى را به جهت علم و عبادتش، ارج مى‏نهادند و مال و دارايىِ بسيار در اختيارش نهاده بودند و به سبب علم و تلاشش ، براى او كليساها بنا كرده بودند.
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نماز عصر را خوانده بود كه اين هيئت ، در حالى كه جامه كشيشان، يعنى جُبّه و رَدا، پوشيده بودند و شمايلى به زيبايى مردان بَلحارث بن كعب داشتند، وارد مدينه شدند و به مسجد ايشان ، وارد شدند . برخى از ياران پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كه آنها را ديدند ، مى‏گفتند كه تا كنون ، هيئتى چون ايشان ، نديده‏اند. هنگام نمازشان فرا رسيد و شروع به نواختن ناقوس كردند و در مسجد پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به نماز ايستادند. صحابيان گفتند: اى پيامبر خدا ! اين كار در مسجد شما؟!
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «آزادشان بگذاريد» .
پس آنان به سوى شرق ، نماز گزاردند . سپس سيّد و عاقب ، با پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به سخن گفتن پرداختند . پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به آن دو فرمود: «اسلام آوريد!».
گفتند: ما پيش از تو اسلام آورده‏ايم.
فرمود: «دروغ مى‏گوييد. براى خدا ، فرزند قائل هستيد و صليب مى‏پرستيد و گوشت خوك مى‏خوريد . آنچه مانع اسلام آوردن شما مى‏شود ، اين است كه آن دو گفتند: اگر عيسى ، فرزند خدا نيست، پس چه كسى پدر اوست؟» .
سپس همگى آنها در باره عيسى عليه السلام با پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به جر و بحث پرداختند.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به آن دو فرمود: «آيا نمى‏دانيد كه هر فرزندى به پدرش شباهت دارد؟» .
گفتند: چرا. فرمود: «آيا نمى‏دانيد كه پروردگار ما ، زنده ناميراست ؛ ولى عيسى ، دست‏خوش مرگ و فنا مى‏شود؟» . گفتند: چرا.
فرمود: «آيا نمى‏دانيد كه پروردگار ما ، سرپرست هر موجودى است و او را نگهدارى مى‏كند و روزى‏اش مى‏دهد؟» . گفتند: چرا.
فرمود: «آيا عيسى ، اختيار چيزى از اين كارها را دارد؟» . گفتند: خير.
فرمود: «آيا نمى‏دانيد كه هيچ چيزى در زمين و آسمان ، بر خدا پوشيده نيست؟» . گفتند: چرا.
فرمود: «آيا عيسى ، جز آنچه به او آموخته شده بود ، چيزى در اين باره مى‏داند؟» .
گفتند: خير.
فرمود: «پس، پروردگار ما ، عيسى را زمانى كه در رحِم مادرش بود ، آن گونه كه خواست، شكل بخشيد ، در حالى كه پروردگار ما ، نه مى‏خورَد و نه مى‏آشامد و نه دفع مى‏كند» . گفتند: درست است.
فرمود: «آيا نمى‏دانيد كه عيسى را مادرش حامله شد ، چنان كه زن ، حامله مى‏شود، سپس او را به دنيا آورد ، چنان كه هر زنى فرزندش را به دنيا مى‏آورد و سپس مانند هر كودك ديگرى ، تغذيه شد و سپس خود، مى‏خورد و مى‏آشاميد و قضاىِ حاجت مى‏كرد؟» . گفتند: چرا .
فرمود: «پس با اين وصف ، چگونه مى‏گوييد كه او فرزند خداست؟» .
آنان ، سكوت كردند. پس خداوند ، آغاز سوره آل عمران را تا هشتاد و اندى آيه ، در باره آنان نازل فرمود.

1.عاقِب: نايب ؛ قائم مقام رئيس و مِهتر قبيله . در ميان مسيحيان عرب ، عاقب و سيّد ، از سران و افراد بلندمرتبه قبيله محسوب مى‏شدند .


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
256

۴۶۴.مجمع البيان عن الكلبي ومحمّد بن إسحاق والربيع بن أنس :نَزَلَت أوائِلُ السّورَةِ۱ إلى‏ نَيِّفٍ وثَمانينَ آيَةً في وَفدِ نَجرانَ ، وكانوا سِتّينَ راكِباً ، قَدِموا عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، وفيهِم أربَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً مِن أشرافِهِم ، وفِي الأَربَعَةَ عَشَرَ ثَلاثَةُ نَفَرٍ يَؤولُ إلَيهِم أمرُهُم : العاقِبُ‏۲أميرُ القَومِ وصاحِبُ مَشوَرَتِهِمُ الَّذي لا يُصدِرونَ إلّا عَن رَأيِهِ ، وَاسمُهُ عَبدُالمَسيحِ .
وَالسَّيِّدُ ثِمالُهُم‏۳وصاحِبُ رَحلِهِم ، وَاسمُهُ الأَيهَمُ ، وأبو حارِثَةَ بنُ عَلقَمَةَ اُسقُفُهُم‏۴ وحِبرُهُم‏۵ وإمامُهُم وصاحِبُ مِدراسِهم‏۶ . وكانَ قَد شَرُفَ فيهِم ، ودَرَسَ كُتُبَهُم ، وكانَت مُلوكُ الرّومِ قَد شَرَّفوهُ ومَوَّلوهُ ، وبَنَوا لَهُ الكَنائِسَ لِعِلمِهِ وَاجتِهادِهِ .
فَقَدِموا عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله المَدينَةَ ، ودَخَلوا مَسجِدَهُ حينَ صَلَّى العَصرَ ، عَلَيهِم ثِيابُ الحِبَراتِ ، جُبَبٌ وأردِيَةٌ في جَمالِ رِجالِ بَلحارِثِ‏۷ بنِ كَعبٍ ، يَقولُ بَعضُ مَن رَآهُم مِن أصحابِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : ما رَأَينا وَفداً مِثلَهُم ، وقَد حانَت صَلاتُهُم فَأَقبَلوا يَضرِبونَ بِالنّاقوسِ ، وقاموا فَصَلّوا في مَسجِدِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، فَقالَتِ الصَّحابَةُ : يا رَسولَ اللَّهِ! هذا في مَسجِدِكَ ! فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : دَعوهُم ، فَصَلّوا إلَى المَشرِقِ .
فَتَكَلَّمَ السَّيِّدُ وَالعاقِبُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله‏۸ ، فَقالَ لَهُما رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله :
أسلِما. قالا : قَد أسلَمنا قَبلَكَ . قالَ : كَذَبتُما ! يَمنَعُكُما مِنَ الإِسلامِ دُعاؤُكُما للَّهِ‏ِ وَلَداً ، وعِبادَتُكُمَا الصَّليبَ ، وأكلُكُمَا الخِنزيرَ . قالا : إن لَم يَكُن وَلَدَ اللَّهِ ، فَمَن أبوهُ؟ وخاصَموهُ جَميعاً في عيسى‏ .
فَقالَ لَهُمَا النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله : ألَستُم تَعلَمونَ أنَّهُ لا يَكونُ وَلَدٌ إلّا ويُشبِهُ أباهُ؟ قالوا : بَلى‏. قالَ : ألَستُم تَعلَمونَ أنَّ رَبَّنا حَيٌّ لا يَموتُ ، وأنَّ عيسى‏ يَأتي عَلَيهِ الفَناءُ؟ قالوا : بَلى‏ . قالَ : ألَستُم تَعلَمونَ أنَّ رَبَّنا قَيِّمٌ‏۹ عَلى‏ كُلِّ شَي‏ءٍ ويَحفَظُهُ ويَرزُقُهُ؟ قالوا : بَلى‏. قالَ : فَهَل يَملِكُ عيسى‏ مِن ذلِكَ شَيئاً؟ قالوا : لا . قالَ : ألَستُم تَعلَمونَ أنَّ اللَّهَ لا يَخفى‏ عَلَيهِ شَي‏ءٌ فِي الأَرضِ ولا فِي السَّماءِ؟ قالوا : بَلى‏ . قالَ : فَهَل يَعلَمُ عيسى‏ مِن ذلِكَ إلّا ما عُلِّمَ؟ قالوا : لا . قالَ : فَإِنَّ رَبَّنا صَوَّرَ عيسى‏ فِي الرَّحِمِ كَيفَ شاءَ ، ورَبُّنا لا يَأكُلُ ولا يَشرَبُ ولا يُحدِثُ . قالوا : بَلى‏. قالَ : ألَستُم تَعلَمونَ أنَّ عيسى‏ حَمَلَتهُ اُمُّهُ كَما تَحمِلُ المَرأَةُ ، ثُمَّ وَضَعَتهُ كَما تَضَعُ المَرأَةُ وَلَدَها ، ثُمَّ غُذِّيَ كَما يُغَذَّى الصَّبِيُّ ، ثُمَّ كانَ يَطعَمُ ويَشرَبُ ويُحدِثُ؟ قالوا : بَلى‏ . قالَ : فَكَيفَ يَكونُ هذا كَما زَعَمتُم؟ فَسَكَتوا .
فَأَنزَلَ اللَّهُ فيهِم صَدرَ سورَةِ آلِ عِمرانَ إلى‏ بِضعٍ وثَمانينَ آيَةً .۱۰

1.آل عمران .

2.العاقب : الذي يخلف مَن قبله في الخير ، والعاقب والسيّد [للنصارى ]هما من رؤسائهم وأصحاب مراتبهم (لسان العرب : ج ۱ ص ۶۱۴ «عقب») .

3.الثِّمال : الملجأ والغياث والمطعم في الشدّة (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۹۴ «ثمل») .

4.الاُسقُف : عالم من علماء النصارى ورؤسائهم (النهاية : ج ۲ ص ۳۷۹ «سقف») .

5.الحِبْرُ والحَبْرُ : العالم بتحبير الكلام والعلم وتحسينه (الصحاح : ج ۲ ص ۶۲۰ «حبر») .

6.في المصدر: «مَدارسهم» ، وهو تصحيف ، والصواب ما أثبتناه كما في المصادر الاُخرى . ومِدراس اليهود : كنيستُهم ، والجمع مَداريس (المصباح المنير : ص ۱۹۲ «درس») .

7.قولهم : بَلحارِثٍ لبني الحارِثِ من شواذ التخفيف (القاموس المحيط : ج ۱ ص ۱۶۵ «حرث») .

8.كذا في المصدر ، ولعلّ الصواب : «فكلّم السيّدُ والعاقب رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله» ، أو : «فتكلّم السيّدُ والعاقبُ إلى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله» .

9.قَيِّم : القائم باُمور الخلق ، ومدبّر العالم في جميع أحواله (النهاية : ج ۴ ص ۱۳۴ «قيم») .

10.مجمع البيان : ج ۲ ص ۶۹۵؛ أسباب نزول القرآن : ص ۹۹ ح ۱۹۰ ، تفسير الطبري : ج ۳ الجزء ۳ ص ۱۶۲ ، تفسير ابن كثير : ج ۲ ص ۴۰ كلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 76062
صفحه از 506
پرینت  ارسال به