403
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲

5 / 2

ايمان آوردن عثمان بن مَظعون‏

۶۰۰.مجمع البيان: روايت شده است كه عثمان بن مَظعون گفت: از بس پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله، پذيرش اسلام را به من پيشنهاد مى‏كرد، من از خجالت ايشان ، مسلمان شدم ؛ امّا اسلام هنوز در دلم جا نگرفته بود . روزى در حالى كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله غرق در تأمّل بود، خدمت ايشان بودم كه ناگاه ، چشم خود را به طرف آسمان دوخت ، به طورى كه گويى مى‏خواهد چيزى را بفهمد. وقتى به خود آمد، در باره آن حالت ، از ايشان سؤال كردم . فرمود : «آرى . در حالى كه با تو صحبت مى‏كردم ، ناگاه ، جبرئيل عليه السلام را در هوا ديدم و اين آيه را برايم آورد: (همانا خدا ، به دادگرى و نيكوكارى ، فرمان مى‏دهد...) و آن را تا آخرش برايم خواند. اين جا بود كه اسلام ، در دلم استوار شد . نزد عمويش ابو طالب رفتم و موضوع را به او گفتم . گفت: اى خاندان قريش! از محمّد ، پيروى كنيد تا هدايت شويد؛ چون او شما را جز به خصلت‏هاى والا ، فرا نمى‏خوانَد.
سپس نزد وليد بن مُغَيره رفتم و اين آيه را براى او نيز خواندم. وليد گفت: اگر اين را محمّد گفته ، نيكو گفته است، و اگر خدايش گفته ، باز هم نيكو گفته است. پس خداوند ، اين آيات را فرو فرستاد: (آيا ديدى آن كسى را كه روى برتافت، و اندكى بخشيد و دريغ ورزيد ؟!) . مراد از (اندكى بخشيد)، اين جمله وليد است كه گفت: «نيكو گفته است»، و معناى اين جمله كه: (دريغ ورزيد) ، آن است كه بر آنچه گفت ، مداومت نورزيد و آن را قطع كرد.
از عِكرِمه نقل شده است كه گفت: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله اين آيه را بر وليد بن مُغَيره خواند . وليد گفت: اى برادرزاده! تكرارش كن.
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله دوباره خواند. وليد گفت: اين سخن ، حلاوتى دارد و از زيبايى خاصّى برخوردار است. بالايش ، پُر از ميوه است و پايينش ، خرم و پُر نعمت، و اين ، سخنِ بشر نيست .


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
402

5 / 2

إِيمانُ عُثمانَ بنِ مَظعونٍ‏

۶۰۰.مجمع البيان : جاءَتِ الرِّوايَةُ أنَّ عُثمانَ بنَ مَظعونٍ قالَ : كُنتُ أسلَمتُ استِحياءً مِن رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ؛ لِكَثرَةِ ما كانَ يَعرِضُ عَلَيَّ الإِسلامَ ، ولَمّا يَقِرَّ الإِسلامُ في قَلبي .
فَكُنتُ ذاتَ يَومٍ عِندَهُ ، حالَ تَأمُّلِهِ ، فَشَخَصَ بَصَرُهُ نَحوَ السَّماءِ كَأَنَّهُ يَستَفهِمُ شَيئاً ، فَلَمّا سُرِيَ عَنهُ ، سَأَلتُهُ عَن حالِهِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، بَينا أنَا أُحَدِّثُكَ ، إذ رَأَيتُ جَبرائيلَ فِي الهَواءِ ، فَأَتاني بِهذِهِ الآيَةِ : (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ . . .)۱ ، وقَرَأَها عَلَيَّ إلى‏ آخِرِها ، فَقَرَّ الإِسلامُ في قَلبي .
وأتَيتُ عَمَّهُ أبا طالِبٍ فَأَخبَرتُهُ ، فَقالَ : يا آلَ قُرَيشٍ ، اِتَّبِعوا مُحَمَّداً تَرشُدوا ، فَإِنَّهُ لا يَأمُرُكُم إلّا بِمَكارِمِ الأَخلاقِ .
وأتَيتُ الوَليدَ بنَ المُغيرَةِ ، وقَرَأتُ عَلَيهِ هذِهِ الآيَةَ ، فَقالَ : إن كانَ مُحَمَّدٌ قالَهُ فَنِعمَ ما قالَ ، وإن قالَهُ رَبُّهُ فَنِعمَ ما قالَ .
قالَ : فَأَنزَلَ اللَّهُ : (أَفَرَءَيْتَ الَّذِى تَوَلَّى‏ * وَ أَعْطَى‏ قَلِيلاً وَ أَكْدَى‏)۲ ، يَعني قَولَهُ : « فَنِعمَ ما قالَ » . ومَعنى‏ قَولِهِ : (وَ أَكْدَى‏) : أنَّهُ لَم يُقِم عَلى‏ ما قالَهُ وقَطَعَهُ .
وعَن عِكرِمَةَ قالَ : إنَّ النَّبِيَّ صلى اللَّه عليه و آله قَرَأَ هذِهِ الآيَةَ عَلَى الوَليدِ بنِ المُغيرَةِ ، فَقالَ : يَا بنَ أخي ، أعِد . فَأَعادَ ، فَقالَ : إنَّ لَُه لَحَلاوَةً ، وإنَّ عَلَيه لَطلاوَةً ، وإنَّ أعلاهُ لَمُثمِرٌ ، وإنَّ أسفَلَهُ لَمُغدِقٌ ، وما هُوَ قَولُ البَشَرِ !!۳

1.النحل : ۹۰ .

2.النجم : ۳۳ - ۳۴ .

3.مجمع البيان : ج ۶ ص ۵۸۷ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 63971
صفحه از 506
پرینت  ارسال به