427
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲

5 / 14

جوانى كه در حال خواندن نماز شب ، آيه‏اى از قرآن شنيد

۶۱۵.المستدرك على الصحيحين- به نقل از منصور بن عمّار -: سالى آهنگ حج كردم و در كوچه‏اى از كوچه‏هاى كوفه ، منزل گُزيدم. شب تاريكى بيرون آمدم كه ناگاه شنيدم كه كسى در دلِ شب ، فرياد مى‏زند و مى‏گويد: بار الها! به عزّت و جلالت سوگند ، اگر نافرمانى تو كردم، قصدم مخالفت با تو نبود . هنگامى كه نافرمانى‏ات كردم، به آن جاهل نبودم ؛ بلكه خطايى پيش آمد و بدبختى‏ام ، بر انجام دادن آن ، كمك كرد و پرده‏پوشىِ تو ، مرا غِرّه ساخت. نافرمانى‏ام از تو ، از سرِ جهل بود، و مخالفتم با تو ، از روىِ نادانى. اينك كيست كه مرا از عذاب تو بِرَهانَد، و اگر تو رشته‏اى را كه ميان من و توست ، قطع كنى ، به رشته چه كسى چنگ در زنم؟! دريغا جوانى! دريغا جوانى!
چون آن شخص ، سخنش را به پايان برد، من شروع به خواندن اين آيه از كتاب خدا كردم: (خود و كسانِ خود را از آتشى كه سوخت آن ، مردمان و سنگ‏هايند، نگه داريد ، و بر آن [آتش‏] ، فرشتگانى خشن و سختگير ، گماشته شده‏اند) تا آخر آيه .
ناگاه صداى زمين خوردن سختى را شنيدم و ديگر ، چيزى نشنيدم و رفتم. فردا صبح ، به همان مكان ، باز گشتم . ديدم كه جنازه‏اى افتاده است و پيرزنى هم آن جاست. از او در باره آن جنازه پرسيدم. پيرزن كه مرا نمى‏شناخت، گفت: ديشب ، از اين جا مردى - كه خدا خود ، جزاى او را بدهد - گذشت و فرزندم ، در حال نماز خواندن بود. آن مرد ، آيه‏اى از كتاب خدا را خواند و پسرم با شنيدن آن، زَهره‏اش آب شد و نقش بر زمين شد و مُرد.


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
426

5 / 14

شابٌّ سَمِعَ آيَةً مِنَ القُرآنِ وهُوَ قائِمٌ يُصَلّي بِاللَّيلِ‏

۶۱۵.المستدرك على الصحيحين عن منصور بن عمار:حَجَجتُ حَجَّةً فَنَزَلتُ سِكَّةً مِن سِكَكِ الكوفَةِ ، فَخَرَجتُ في لَيلَةٍ مُظلِمَةٍ فَإِذا بِصارِخٍ يَصرُخُ في جَوفِ اللَّيلِ وهُوَ يَقولُ : إلهي وعِزَّتِكَ وجَلالِكَ ما أرَدتُ بِمَعصِيَتي إيّاكَ مُخالَفَتَكَ ، ولَقَد عَصَيتُكَ إذ عَصَيتُكَ وما أنَا بِذلِكَ جاهِلٌ ، ولكِن خَطيئَةٌ عَرَضَت أعانَني عَلَيها شَقائي ، وغَرَّني سِترُكَ المُرخى‏ عَلَيَّ ، وقَد عَصَيتُكَ بِجَهلي‏۱وخالَفتُكَ بِجَهلي ، فَالآنَ مِن عَذابِكَ مَن يَستَنقِذُني ، وبِحَبلِ مَن أتَّصِلُ إن أنتَ قَطَعتَ حَبلَكَ عَنّي؟! وا شَباباه وا شَباباه ! فَلَمّا فَرَغَ مِن قَولِهِ ، تَلَوتُ آيَةً مِن كِتابِ اللَّهِ (قُواْ أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلاَئِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ)۲الآيَةَ ، فَسَمِعتُ حَرَكَةً شَديدَةً ثُمَّ لَم أسمَع بَعدَها حِسّاً ، فَمَضَيتُ .
فَلَمّا كانَ مِنَ الغَدِ رَجَعتُ في مَدرَجَتي ، فَإِذا بِجِنازَةٍ قَد وُضِعَت ، وإذا عَجوزٌ كَبيرَةٌ فَسَأَلتُها عَن أمرِ المَيِّتِ ولَم تَكُن عَرَفَتني ، فَقالَت: مَرَّ هُنا رَجُلٌ - لا جَزاهُ اللَّهُ إلّا جَزاءَهُ - ، بِابنِيَ البارِحَةَ وهُوَ قائِمٌ يُصَلّي ، فَتَلا آيَةً مِن كِتابِ اللَّهِ ، فَلَمّا سَمِعَهَا ابني تَفَطَّرَت مَرارَتُهُ فَوَقَعَ مَيِّتاً.۳

1.في كتاب التوّابين لابن قدامة : «بجهدي» بدل «بجهلي» .

2.التحريم: ۶ .

3.المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۵۳۷ ح ۳۸۲۹ ، كتاب التوّابين لابن قدامة : ص ۲۸۹ الرقم ۱۲۱ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 62875
صفحه از 506
پرینت  ارسال به