105
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲

۳۴۷.المستدرك على الصحيحين- به نقل از ابن عبّاس -: وليد بن مُغَيره ، نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى او قرآن خواند و گويا وليد ، تحت تأثير آن قرار گرفت. خبر به ابو جهل رسيد . نزد وليد آمد و گفت: عمو جان ! قوم تو در نظر دارند كه برايت ، پولى جمع كنند.
وليد گفت: چرا؟
ابو جهل گفت: تا آن را به تو بدهند؛ چون تو نزد محمّد رفته‏اى و تحت تأثيرش قرار گرفته‏اى (/ تا از جانب او به نوايى برسى) . وليد گفت: قريش مى‏داند كه من ، از همه آنها ثروتمندترم. ابو جهل گفت: پس در باره او سخنى بگو تا به قومت بفهمانَد كه تو منكر او هستى يا وى را خوش نمى‏دارى.
وليد گفت: چه بگويم ؟ به خدا سوگند كه در ميان شما ، هيچ كس به اندازه من ، شعر نمى‏شناسد و با رَجَز و قصيده و اشعار جنّيان ، آشنا نيست. به خدا سوگند ، سخنانى كه او مى‏گويد ، به هيچ كدام از اينها شباهت ندارد. به خدا سوگند كه سخن او ، از حلاوت و زيبايى خاصّى برخوردار است . شاخه‏هايش ، پُرميوه است و تنه‏اش ، خوش‏گوار. او برتر است و چيزى برتر از او نيست، و آغازش را مى‏شِكَند. ۱
ابو جهل گفت: قومت ، از تو راضى نمى‏شوند ، مگر آن كه در باره او چيزى بگويى.
وليد گفت: پس اجازه بده تا بينديشم.
چون قدرى انديشيد، گفت: اين ، جادويى است آموختنى كه آن را از غير خود ، مى‏آموزد. در اين هنگام ، اين آيه نازل شد: (مرا با آن كه [ او را ] تنها آفريدم ، وا گذار).

ب - جنون‏

قرآن‏

(و گفتند: اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است ! به يقين ، تو مجنونى).

1.در دلائل النبوة ى بيهقى ، «فرودستش» آمده كه ظاهراً همين درست است ؛ يعنى : فرودستش را خُرد مى‏كند و مى‏شِكَند.


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
104

۳۴۷.المستدرك على الصحيحين عن ابن عبّاس : إنَّ الوَليدَ بنَ المُغيرَةِ جاءَ إلَى النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله ، فَقَرَأَ عَلَيهِ القُرآنَ فَكَأَنَّهُ رَقَّ لَهُ ، فَبَلَغَ ذلِكَ أبا جَهلٍ ، فَأَتاهُ فَقالَ:
يا عَمِّ إنَّ قَومَكَ يَرَونَ أن يَجمَعوا لَكَ مالاً ، قالَ: لِمَ؟ قالَ: لِيُعطوكَهُ فَإِنَّكَ أتَيتَ مُحَمَّداً لِتَعَرَّضَ لِما قِبَلَهُ ، قالَ: قَد عَلِمَت قُرَيشٌ أنّي مِن أكثَرِها مالاً.
قالَ: فَقُل فيهِ قَولاً يَبلُغ قَومَكَ أنَّكَ مُنكِرٌ لَهُ أو أنَّكَ كارِهٌ لَهُ.
قالَ: وماذا أقولُ ، فَوَاللَّهِ ما فيكُم رَجُلٌ أعلَمُ بِالأَشعارِ مِنّي ، ولا أعلَمُ بِرَجَزٍ ولا بِقَصيدَةٍ مِنّي ، ولا بِأَشعارِ الجِنِّ ، وَاللَّهِ ما يُشبِهُ الَّذي يَقولُ شَيئاً مِن هذا ، ووَاللَّهِ إنَّ لِقَولِهِ الَّذي يَقولُ حَلاوَةً ، وإنَّ عَلَيهِ لَطَلاوَةً ، وإنَّهُ لَمُثمِرٌ أعلاهُ مُغدِقٌ أسفَلُهُ ، وإنَّهُ لَيَعلو وما يُعلى‏ ، وإنَّهُ لَيَحطِمُ فاتِحَتَهُ.۱
قالَ: لا يَرضى‏ عَنكَ قَومُكَ حَتّى‏ تَقولَ فيهِ. قالَ: فَدَعني حَتّى‏ اُفَكِّرَ.
فَلَمّا فَكَّرَ قالَ: هذا سِحرٌ يُؤثَرُ يَأثِرُهُ عَن غَيرِهِ ، فَنَزَلَت: ( ذَرْنِى وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا )۲.۳

ب - اِفتِراءُ الجُنونِ‏

الكتاب‏

( وَ قَالُواْ يَأَيُّهَا الَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ ).۴

1.في دلائل النبوّة للبيهقي: «ما تحته» ، والظاهر أنّه هو الصواب .

2.المدّثّر : ۱۱ .

3.المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۵۵۰ ح ۳۸۷۲ ، دلائل النبوّة للبيهقي : ج ۲ ص ۱۹۸ ، تفسير الطبري : ج ۱۴ الجزء ۲۹ ص ۱۵۶ ، تفسير ابن كثير : ج ۸ ص ۲۹۲ كلاهما عن عكرمة ، البداية والنهاية : ج ۳ ص ۶۰ .

4.الحجر: ۶ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۲
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 62839
صفحه از 506
پرینت  ارسال به