۱۶۹۲.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: ترسناكترين چيزهايى كه [از آنها] بر امّتم مىترسم ، لغزشهاى عالمان، و كجروى حكيمان و تأويل [و تفسيرهاى] نادرست [از قرآن] است.
۱۶۹۳.سنن الترمذى- به نقل از ابو عمران اسلم تجيبى -: ما در شهر روم بوديم كه يك لشكر بزرگ از روميان را به سوى ما فرستادند . پس ، از مسلمانان نيز به همان اندازه يا بيشتر به سوى ايشان رفتند . فرمانده مصريان ، عقبة بن عامر بود و سردار جماعت (لشكر شام) ، فَضالة بن عُبَيد . پس، مردى از مسلمانان بر سپاه روميان تاخت و خود را به دل آنان زد. مردم فرياد زدند و گفتند: سبحان اللَّه! با دست خودش، خودش را به نابودى مىدهد!
ابو ايّوب برخاست و گفت: اى مردم! شما اين آيه را اين گونه تأويل مىكنيد، در حالى كه اين آيه در باره ما گروه انصار ، فرو فرستاده شد؛ زيرا هنگامى كه خداوند ، اسلام را قدرت بخشيد و ياورانش فزونى گرفتند، عدّهاى از ما ، پنهان از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به عدّهاى ديگر گفتند: اموال ما از بين رفت، و حالا كه خدا اسلام را قدرت بخشيده است و ياورانش فزونى گرفتهاند، بهتر است به اموال و املاك خود بپردازيم و آنچه را از بين رفته است ، جبران نماييم. پس، خداوند در پاسخِ آنچه ما گفته بوديم، اين آيه را بر پيامبرش صلى اللَّه عليه و آله فرو فرستاد: (و در راه خدا انفاق كنيد و خود را با دست خود ، به هلاكت ميفكنيد). بنا بر اين، مقصود از اين نابودى، همان پرداختن ما به اموال و آباد كردن آنها و فرو گذاشتن جنگ و جهاد از سوى ما بود .
5 / 2
هوس
۱۶۹۴.الدرّ المنثور- به نقل از ابو قلابه -: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اوّلين چيزى كه از زمين برداشته مىشود ، علم است».
گفتند : اى پيامبر خدا! قرآن برداشته مىشود؟
فرمود: «خير ؛ بلكه كسى كه آن را مىداند» يا فرمود: «كسى كه تأويل آن را مىداند، مىميرد و گروهى باقى مىمانند كه آن را بر اساس [گرايشها و] خواستههاى خود ، تأويل مىكنند» .