(دعوت حق ، براى اوست ، و كسانى كه جز او را مىخوانند، به آنان هيچ جوابى نمىدهند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب بگشايد تا [ آب ] به دهانش برسد، در حالى كه [ آب ] به [ دهان ] او نخواهد رسيد، و دعاى كافران جز بر هدر نيست) .
ح - مَثَل منافق
(مَثَل آنان، همچون مَثَل كسانى است كه آتشى افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايى داد، خدا نورشان را برد و آنان را در ميان تاريكىهايى كه نمىبينند ، رها ساخت) .
(يا چون [ كسانى كه در معرض ] رگبارى از آسمان - كه در آن ، تاريكىها و رعد و برقى است - [ قرار گرفتهاند] ، از [ نهيب ]آذرخش [و] از بيم مرگ، سر انگشتان خود را در گوشهايشان مىنهند ؛ ولى خدا بر كافران ، احاطه دارد).
ط - مَثَل انفاق كردن در راه خدا
(مَثَل [ صدقاتِ ] كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىكنند ، همانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشهاى ، صد دانه باشد و خداوند براى هر كس كه بخواهد ، [ آن را ] چند برابر مىكند، و خداوند ، گشايشگر داناست. كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىكنند، سپس در پىِ آنچه انفاق كردهاند، منّت و آزارى روا نمىدارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان [ محفوظ ] است، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمىشوند. گفتارى پسنديده [ در برابر نيازمندان ] و گذشت [ از اصرار و تندىِ آنان ] ، بهتر از صدقهاى است كه آزارى به دنبال آن باشد، و خداوند ، بىنياز بردبار است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم، انفاق مىكند و به خدا و روز بازپسين ، ايمان ندارد. پس مَثَلِ او ، همچون مَثَلِ سنگ خارايى است كه بر روى آن، خاكى [ نشسته ] است، و رگبارى به آن رسيده و آن [ سنگ ] را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان ( رياكاران ) نيز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند ، و خداوند، گروه كافران را هدايت نمىكند. و مَثَل [ صدقاتِ ] كسانى كه اموال خويش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مىكنند، همچون مَثَلِ باغى است كه بر فراز پشتهاى قرار دارد [ كه اگر ] رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برمىآورد، و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ريزى [ براى آن بس است ] و خداوند به آنچه انجام مىدهيد ، بيناست).