41
شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۴

همچنين ابن منظور ، تأويل سخن را تفسير آن مى‏داند :
أوَّلَ الكَلامَ ... و أوَّلَهُ و تَأَوَّلَهُ : فَسَّرَهُ .۱
كلام را تأويل كرد ... آن را تأويل نمود ، يعنى تفسيرش كرد .
2 . برخى «تأويل» سخن را، تفسير معنايى كه به آن باز مى‏گردد ، معنا كرده‏اند ، مانند جوهرى :
التَّأويلُ تَفسيرُ ما يَؤُولُ إلَيهِ الشَّى‏ءُ .۲
تأويل ، كشف مآل و غرض يك متن و يك چيز است .
3 . برخى ، «تأويل» را تفسير سخنى مى‏دانند كه معانى متعددى دارد و با تبيين لفظ آن نمى‏توان مقصود را بيان كرد ، مانند ليث :
التَّأويلُ تَفسيرُ الكَلامِ الَّذى تَختَلِفُ مَعانيهِ و لا يَصِحُّ إلّا بِبَيانِ غَيرِ لَفظِهِ .۳
تأويل ، تفسير كلامى است كه معانى گوناگونى دارد ، و تنها با بيانى غير از الفاظ آن كلام قابل گفتن است .
4 . برخى «تأويل» سخن را معنايى مى‏دانند كه ظاهر لفظ دلالتى بر آن ندارد و بدون قرينه نمى‏توان آن معنا را پذيرفت . ابن اثير در اين باره مى‏گويد :
التَّأويلُ نَقلُ ظاهِرِ اللَّفظِ عَن وَضعِهِ الأصلىِّ إلى‏ ما يَحتاجُ إلى‏ دَليلٍ لَولاهُ ما تُرِكَ ظاهِرُ اللَّفظِ ، و مِنهُ حَديثُ عائِشَةَ : كانَ النَّبيُّ صلى اللَّه عليه و آله يُكثِرُ أن يَقولَ في رُكوعِهِ وسُجودِهِ : «سُبحانَكَ اللَّهُمَّ وبِحَمدِكَ» يَتَأَوّلُ القُرآنَ ، تَعني أنَّهُ مَأخوذٌ مِن قَولِهِ تَعالى‏ : (فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ)۴ .۵
تأويل ، عبور از معناى اصلى ظاهر لفظ به چيزى است كه آن چيز به دليل نياز دارد ، و اگر نباشد ، نمى‏توان از ظاهر لفظ گذشت . از همين قبيل است حديث

1.لسان العرب: ماده «أول» .

2.لسان العرب: واژه «أول» .

3.نصر : آيه ۳ .

4.لسان العرب: مادّه «أول» .


شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۴
40

است - ناشى از آن است كه برخى لغت‏شناسان، معناى اصلى مادّه «سَفْر» را كشف و آشكار شدن دانسته‏اند ، با اين توضيح كه اين دو مادّه ، علاوه بر لفظ در معنا نيز مشابه اند ؛ زيرا هر يك مصداقى از روشن شدن معنا را ارائه مى‏نمايد .
اما بررسى موارد استعمال اين دو مادّه نشان مى‏دهد كه اوّلى بيشتر در مورد اظهار معناى معقول و آشكار كردن مطالب معنوى ، و دومى براى آشكار نمودن اشياى خارجى و محسوس استفاده مى‏شود . گفتنى است كه اين دو ديدگاه منافاتى با هم ندارند.
همچنين گفته شده كه اصل واژه «تفسير»، سُريانى است و در متون قديمىِ اين زبان، به معناى شرح و توضيح كتاب مقدّس، فراوان به كار رفته است .۱

واژه‏شناسى «تأويل»

واژه «تأويل»، مصدر باب تفعيل ، از ريشه «أول» است. به عقيده ابن فارس ، اين ريشه، دو معناى اصلى دارد : آغاز يك چيز و پايان آن .۲
به نظر مى‏رسد كه واژه‏شناسان ، با در نظر گرفتن ريشه لغوى «تأويل» و كاربردهاى آن ، تعاريفِ به ظاهر متفاوتى از اين واژه به دست داده‏اند :
1 . برخى «تأويل» را مترادف با «تفسير» و «معنا» دانسته‏اند ، چنان كه از ابو العباس احمد بن يحيى نقل شده كه مى‏گويد :
أَلتَّأويلُ وَ المَعنى وَ التَفسيرُ واحِدٌ .۳
تأويل و معنا و تفسير، يك چيزند.

1.گفتنى است كه آنچه در واژه‏شناسى «تفسير» ملاحظه شد، برگرفته از مقاله آقاى مهرداد عباسى در دانش‏نامه جهان اسلام (ج ۷ ص ۶۱۹ - ۶۲۰) است . براى آشنايى با منابع اين نظريه مى‏توانيد به همين مأخذ مراجعه فرماييد .

2.معجم مقاييس اللغة: مادّه «أول» .

3.لسان العرب: ماده «أول» .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن برپايه قرآن و حديث ج۴
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
    لینک خرید :
    http://shop.darolhadith.ir/137-.html
تعداد بازدید : 63895
صفحه از 580
پرینت  ارسال به