۱۴۲۵.مسند ابن حنبل- به نقل از اَنَس -: مشغول خواندن قرآن بوديم و عرب و عجم و سياه و سفيد هم در جمع ما حضور داشت كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله [از حجرهاش] بيرون آمد و فرمود: «شما در خوبى به سر مىبريد : كتاب خدا را مىخوانيد و پيامبر خدا هم در ميان شماست ؛ امّا به زودى ، زمانى فرا مىرسد كه مردم ، قرآن را مانند تير مىتراشند و مزد [قرائت ]خود را در همين دنيا مىطلبند و آن را به آخرت موكول نمىكنند» .
۱۴۲۶.سنن أبى داوود- به نقل از سهل بن سعد ساعدى -: روزى ما مشغول قرائت قرآن بوديم كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله بيرون آمد و فرمود: «خدا را شكر كه كتاب خدا يكى است، و سرخ و سفيد و سياه در جمع شما حضور دارد. آن را بخوانيد ، پيش از اين كه مردمانى آن را بخوانند كه آن را چنان كه تيرى تراش داده مىشود، تراش مىدهند (به آرايش ظاهر و صوت و لحن آن مىپردازند) ، و در همين دنيا مزدش را مىخواهند و آن را به آخرت ، موكول نمىكنند» .
۱۴۲۷.الزهد ، ابن مبارك- به نقل از عبّاس بن عبد المطّلب -: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اين دين ، پيروز گردانيده مىشود تا جايى كه از درياها مىگذرد و سواران براى خدا خود را به آب مىزنند ؛ امّا سپس مردمانى مىآيند كه قرآن مىخوانند و چون آن را خواندند، مىگويند: ما قرآن خوانديم، اينك قارىتر از ما كيست؟ عالمتر از ما چه كسى است؟» .
ايشان سپس رو به يارانش كرد و فرمود: «آيا شما در آنان خيرى مىبينيد؟» .
گفتند : خير.
فرمود: «آنان ، از شما هستند . آنان ، از اين امّت هستند . آنان ، هيمه آتش دوزخ اند» .