103
عبدالجليل رازي قزويني

خود مى‏نويسد:
در اوّل كتاب، اين مجبّر ابتدا كرده است به «بسم اللَّه الرحمان الرحيم» و چون به مذهب مجبّر، اسم و مسمّى يكى باشد، فايده «بسم اللَّه» معلوم نشود و فرقى ظاهر نباشد ميان خدا و نام خدا، پس نمى‏توان دانستن كه ابتدا به خداى كرده است يا به نام هداى، چنان كه در اثبات صفات نه قديم لازم است، بلكه به عدد اسامى هزار و يك خدايش لازم باشد.۱
اين استدلال در سرتاسر كتاب پيش مى‏رود و در هر مسئله‏اى كه اعتقاد به جبر مى‏تواند تأثير بگذارد و لازمه‏اى غير از سخن نويسنده بعض فضائح الروافض داشته باشد، مرحوم قزوينى آن را مطرح مى‏كند و بر نويسنده ياد شده ايراد مى‏گيرد. يكى ديگر از مباحث كلامى‏اى كه در اين كتابْ مورد توجّه قرار گرفته، به شناخت خداوند برمى‏گردد. موضوع اين است كه آيا شناخت خداوند در توان عقل بشرى است؟ و يا آن كه خرد انسان از چنين توانايى برخوردار نيست و شناخت خداوند، منحصر در نقل است و بايد از پيامبر، آن را ياد گرفت؟ به تعبير آن روز، آيا شناخت خدا امرى تعليمى است يا غير تعليمى. بر اساس گزارش قزوينى، نويسنده كتاب بعض فضائح الروافض و كسانى كه هم‏عقيده وى بودند، راه شناخت خدا را آموزش از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله مى‏دانستند و براى عقل، جايگاهى در اين مورد قائل نبودند.
عبد الجليل قزوينى، بسيارى از اشتباهات نويسنده مزبور را ناشى

1.همان، ص ۷.


عبدالجليل رازي قزويني
102

مى‏ورزند، اعتقاد به قائم دارند، ادّعاى دوستى على و آل على را دارند، امام على و آل على از آنان بيزار است، ذمّ صحابه مى‏كنند، اعتمادى به شريعت ندارند، در نماز، حىّ على خير العمل مى‏گويند، مثل ملحدانْ انگشتر در دست راست مى‏كنند، بر مرده پنج تكبير مى‏گويند، در نماز، دست خود را بر سينه نمى‏گذارند، به روش خاص وضو مى‏گيرند و بر على و ائمه صلوات مى‏فرستند.۱
در ديدگاه عبد الجليل قزوينى، نويسنده بعض فضائح الروافض - كه گرچه وى نام او را نمى‏بَرَد؛ امّا كاملاً وى را مى‏شناسد - فردى است كه بر افعال بشر، سايه جبر و اجبار مى‏افكند، در مورد خداوند به تشبيه باور دارد، و راه شناخت خداوند را نقل مى‏داند و عقل را تهى از مسئوليت مى‏شمارد. البته نتيجه اين باورها به گونه‏اى است كه حقّ انتقاد از وى را در مورد كار ديگران سلب مى‏كند؛ زيرا بازده باور به جبر، عدم اختيار و در نتيجه، عدم مسئوليت افراد در برابر باورها، اعمال و رفتار و اخلاق و كردارشان است. كسى كه باورى خاص دارد، در واقع، در ايجاد اين باور نقشى ندارد و اين خداست كه اين باور را در او به وجود آورده است و او هيچ‏كاره است و نمى‏توان وى را بازخواست كرد.
عبد الجليل قزوينى، اين نتيجه قهرى اعتقاد نويسنده بعض فضائح الروافض را محورى‏ترين سخن در نقد ايرادهاى وى بر شيعه قرار مى‏دهد و از آغاز تا به انجام آن را فراموش نمى‏كند. وى در آغاز بحث

1.همان، ص ۴۱۲.

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 68665
صفحه از 172
پرینت  ارسال به