وى در پاسخ اتّهامات پُردامنهاى كه نويسنده بعض فضائح الروافض براى اثبات همانندگى شيعه با ملحدان آورده، مباحث فراوان كلامى را مطرح مىكند و ضمن تفاوتگذارى بين اعتقادات درست شيعه و آنچه كه وى به عنوان اتّهام عليه شيعه مطرح مىكند و نيز پارهاى از باورهاى عوام شيعه، بحث قابل توجّهى در مباحث مختلف كلام شيعى ارائه مىكند. قزوينى در اين مباحث به صراحت، فاطميان را از جمله ملحدان مىداند و آنان را خارج از اسلام مىشمارد.۱
وظيفه امام غايب را به باور شيعه، هدايت مجتهدان در امر استنباط احكام مىداند و بر اين باور است كه «اگر در مسئلهاى فقهاى شيعت را خلافى پديد آيد و مشتبه شود بر ايشان، بر امام واجب باشد كه ايشان را بيان آن معلوم فرمايد و علم به وجود و تصرّف امام لطف مكلّفان است و غير اين نيست».۲ وى در اين قسمت به مسائلى پاسخ مىدهد كه گرچه جزء مسائل كلامى به حساب نمىآيد، با اين حال، در بين تودهها به عنوان باورهاى شيعى قلمداد مىشده است. بسيارى از اينها فروق فقهى و برداشتهاى فقهاست كه حتّى شمارى از آنها مورد اتّفاق همه علماى شيعه هم نيست و حتّى بعضى از آنها آيين و رسوم نامرتبط به مذهب است. طرح اين مسائل به عنوان باورهاى كلامى شيعه از سوى نويسنده بعض فضائح الروافض، گوياى روش غوغاسالارى و عوامفريبى وى است. از جمله مباحثى كه وى تلاش مىكند به عنوان