جريانهاى افراطى منتسب به شيعه به مفهوم مطلق، ديدگاههاى منفى زيادى در باره عايشه است به گونهاى كه پارهاى از اين جريانهاى افراطى، معتقد به لعن وى نيز بودند. اين جريانهاى افراطى، بهانهاى به دست افراطيونِ اهل سنّت داده بود تا شيعه را به چنين اعتقادى متّهم سازند، در حالى كه شيعه چنين باورى ندارد.
در آن روزگار كه جنگهاى مذهبى رونق فراوان داشت و هر كدام از طرفين، در پى بهانهاى براى يورش به طرف مقابل بود، اين قبيل موضوعات، دستمايه مناسبى براى آنان تلقى مىشد و چنان كه نوشته بعض فضائح الروافض دلالت مىكند، چنين اتّهامى عليه شيعه مطرح بود. از اين رو، عبد الجليل قزوينى به تبيين ديدگاه شيعه در باره عايشه مىپردازد و آن را چنين تقرير مىكند:
شيعت بحمد اللَّه... خداى را عادل دانند، و رسولان را معصوم، و زنان انبيا را پاكيزه، و لعنت عايشه و شوهرش دانند كه كجا منزل بايد كردن كه شوهرش مستحقّ صلوات خدا و فريشتگان و مؤمنان است و زنش مستحقّ رحمت خدا، و در عايشه شيعه بيشتر از اين اعتقاد نكنند كه با على عليه السلام كه امام مفترض الطاعة است، اختيار حرب كرد اگر از آن توبه نكرده باشد، او را به قيامت از آن حركت كه بغى است به اجماع مؤاخذه كنند تا معلوم باشد و غير اين نيست مذهب در وى.۱