107
عبدالجليل رازي قزويني

جريان‏هاى افراطى منتسب به شيعه به مفهوم مطلق، ديدگاه‏هاى منفى زيادى در باره عايشه است به گونه‏اى كه پاره‏اى از اين جريان‏هاى افراطى، معتقد به لعن وى نيز بودند. اين جريان‏هاى افراطى، بهانه‏اى به دست افراطيونِ اهل سنّت داده بود تا شيعه را به چنين اعتقادى متّهم سازند، در حالى كه شيعه چنين باورى ندارد.
در آن روزگار كه جنگ‏هاى مذهبى رونق فراوان داشت و هر كدام از طرفين، در پى بهانه‏اى براى يورش به طرف مقابل بود، اين قبيل موضوعات، دست‏مايه مناسبى براى آنان تلقى مى‏شد و چنان كه نوشته بعض فضائح الروافض دلالت مى‏كند، چنين اتّهامى عليه شيعه مطرح بود. از اين رو، عبد الجليل قزوينى به تبيين ديدگاه شيعه در باره عايشه مى‏پردازد و آن را چنين تقرير مى‏كند:
شيعت بحمد اللَّه... خداى را عادل دانند، و رسولان را معصوم، و زنان انبيا را پاكيزه، و لعنت عايشه و شوهرش دانند كه كجا منزل بايد كردن كه شوهرش مستحقّ صلوات خدا و فريشتگان و مؤمنان است و زنش مستحقّ رحمت خدا، و در عايشه شيعه بيشتر از اين اعتقاد نكنند كه با على عليه السلام كه امام مفترض الطاعة است، اختيار حرب كرد اگر از آن توبه نكرده باشد، او را به قيامت از آن حركت كه بغى است به اجماع مؤاخذه كنند تا معلوم باشد و غير اين نيست مذهب در وى.۱

1.همان، ص ۹۶.


عبدالجليل رازي قزويني
106

مباحث كلامى مطرح كند، عبارت اند از: بر مرده پنج تكبير گفتن، دست بسته نماز نخواندن، سه نوبت نماز خواندن، سربرهنه نماز خواندن، تحت الحنك انداختن، بيرق سفيد برپاكردن، نماز به جامع و مصلّاى مسلمانان نكنند، باور به حليت متعه داشتن، بعد از تكبيرة الاحرام سه گام پيش نهادن، بعد از نماز، سه بار دست بر زانو زدن، نماز تراويح نخواندن، وضو به طريق خواص انجام دادن و بسيارى از اين مسائل كه ربطى به مباحث كلامى ندارند، به عنوان باور شيعيان مطرح و آنها را «فضيحت» نام نهاده است. قزوينى به همه اين ايرادها با دقّت و حوصله پاسخ مى‏دهد.
از اين كه عبد الجليل قزوينى به دستور رئيس شيعيان وقت در رى، كتابى در باره تنزيه عايشه مى‏نويسد، معلوم مى‏شود كه يكى از مباحث بسيار مهم آن روز در بين فِرَق و مذاهب، موضوع عايشه زن پيامبر اسلام بود. اين بحث، همواره يكى از مباحث جدّى در بين فِرَق و مذاهب بود. رفتار عايشه در برابر على بن ابى طالب عليه السلام معضلى در بين متكلّمان مسلمان به وجود آورد كه به دشوارى مى‏شود آن را حل كرد. وى از سويى زن پيامبر اسلام بود و جزء صحابه‏هاى پيامبر به شمار مى‏آيد و به باور بسيارى از اهل سنّت، صحابه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از عدالت برخوردار هستند. از طرف ديگر، على عليه السلام قرار دارد كه وى نيز صحابه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود و نيز يكى از خلفاى راشدين بود و خلافت وى برحق بود. جنگ عايشه عليه على عليه السلام توجيه‏پذير نيست و نتيجه قهرى آن، خدشه در موضوع عدالت صحابه است. از سوى ديگر در بين بعضى از

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 68652
صفحه از 172
پرینت  ارسال به