بانگ نماز گفتن: أشهد أنّ معداً رسول اللَّه و أشهد أنّ عليّاً ولى اللَّه».۱عبد الجليل قزوينى معتقدان به اين باور را جزء ملاحده مىشمارد و مىنويسد:
اين ائمه ملاحده را كه با القاب و اسامى ياد كرده است - عليهم لعائن اللَّه تَتْرى - كه هميشه به لعنت شيعت ملعون بودند.۲
از اين سخنان چنين فهميده مىشود كه موضوع افزودن شهادت ثالثه بر اذان و اقامه و نيز لعن عايشه، ديدگاه رايج در بين اسماعيليان مصر بوده است. اين كه واقعاً آنان چنين باورهايى داشتهاند و يا آن كه به خاطر فعاليت گسترده اسماعيليان در ايران و جوّ وحشت و ترورى كه پيروان حسن صباح در آن زمان در ايران به وجود آورده بودند و هر گروهى، دشمن خود را منتسب به اين جريان مىكرد و هر نوع بدى و منكرى را به اينان نسبت مىدادند، زمينهساز چنين شايعهاى بود، امرى است كه نياز به تحقيق دارد؛ ولى از سخن نويسنده بعض فضائح الروافض و نيز نقض، چنين فهميده مىشود كه اين قبيل بدعتها منسوب به اسماعيليان است. در مورد شهادت به پيامبر بودن معد بعيد نيست كه سخن نويسنده بعض فضائح الروافض، نوعى رندى باشد؛ زيرا بسيار بعيد است كه آنان در جامعه اسلامى مصر چنين چيزى در اذان و اقامه گفته باشند. اين احتمال وجود دارد كه اشتباه شنيدارى براى