و هم از شرع بيگانه و جماعتى حشويان كه پيش از اين خود را بر اين طايفه بستند، اين معنى گفتهاند و بحمد اللَّه از ايشان بسى نماندهاند و اصوليان شيعت از ايشان و از چنين دعاوى تبرّى كردهاند و برخلاف و بطلان اين دعاوى تصنيف كرده و حجّت انگيخته تا هيچ مشبّهى مجبّر خارجى را طعنى بنماند.۱
مرحوم قزوينى، فردى بود كه نسبت به ديدگاه بزرگان شيعه و تاريخ باورهاى فِرَق و مذاهب مختلف، آگاهى كامل داشت. او به خوبى مىدانست كه پارهاى از باورهاى موجود در بين تودههاى مذهبى از كجا آمده و از چه ريشهاى برخوردارند. از اين رو، اين قبيل سخنان مرحوم قزوينى براى فهم تاريخ مسائل كلامى، بسيار اهميت دارد. اين كه قزوينى، موضوع علم امام را به حشويه نسبت مىدهد و دامن شيعيان اصولى را از آن مبّرا مىداند، نكتهاى حائز اهميت است.
بحثهايى از قبيل: خلق شرور، رؤيت و عدم رؤيت خداوند متعال در روز قيامت، توفيق و خذلان، تقدّم و تأخّر قدرت از فعل در مورد خداوند و مباحثى از اين دست، نمونههايى از مباحث كلامى نقض است.
ب. تبيين ديدگاه شيعه
يكى از مباحث مهم و اصلى اين كتاب، تبيين ديدگاه شيعه در موارد مختلف است. مقصود عبد الجليل قزوينى از شيعه، شيعه دوازه امامىِ