كار آن است كه تو تنها پنهان پيش عمّت شوى و گويى: اگر ما حسن را هلاك كنيم، ما را پيش معاويه قدرى و جاهى باشد و از ملك او نصيبى باشد، كه عمّت اگر با او غدرى در دل دارد، از بيم تو نمىيارد كه او صلابت و رجوليت تو داند و اعتقاد تو در حقّ آل على معلوم اوست تا خود عمّت چه سر دارد تا اگر خيانتى به دل دارد، ما را معلوم شود.۱
عبد الجليل با توجّه به اطلاعات ارزشمندى كه در مباحث تاريخى دارد، و از چون و چند حوادث تاريخى صدر اسلام اطلاع دارد در بررسى گزارشهاى تاريخى به خوبى واقعيتهاى تاريخى را از دل گزارشهاى ساختگى بيرون مىكشد و براى آنها تحليلى ارائه مىدهد كه قابل پذيرش باشد. وى در موارد بسيارى اين قبيل تحليلها را ارائه مىدهد كه نيازى به نقل آنها نيست. خوانندگان مىتوانند نمونههايى از آن را در صفحات گوناگونى كتاب ببينند.
ك. نكتههاى ادبى و زبانشناختى
شمار قابل توجّهى از پژوهشگران، كتاب نقض را نه از جنبههاى دينى، بلكه از زاويه ادبى، مورد توجّه قرار مىدهند. براى اينان كتاب نقض، يكى از يادگارهاى ادبى قرن ششم هجرى است كه ما را در شناخت زبان و ادبيات آن روز كمك مىكند. اين اثر - كه بسيار اديبانه نوشته شده است - ، زواياى پنهان بسيارى از زبان و ادبيات قرن ششم را به ما نشان مىدهد. آقاى ذبيح اللَّه صفا در كتاب تاريخ ادبيات در ايران در باره