بكشد و در اختيار جامعه اسلامى بگزارد و با آگاهىدهىهايى از اين دست، به وحدت جامعه اسلامى يارى رساند. اين كه يك عالم شيعىِ آگاه به تاريخ و مورد اعتماد جامعه شيعى، به طور صريح از ابوحنيفه دفاع مىكند و وى را كشته شده در راه دفاع از اهل بيت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله معرّفى مىكند، براى فهم نگرش درست شيعى، به رهبران مذاهب ديگر كمك شايانى مىكند.
وى نزديك به همين معنى را از زندگى محمّد بن ادريس شافعى نقل مىكند و مىنويسد:
وحديث شافعى محمّد بن ادريس المطلبى [چنان است كه ]او خويش و دوستدار و پيرو آل مصطفى بود عليه السلام، و در كتاب اسامى الرجال شيعت چنين است كه او شيعى بوده و اشعار و ابيات او در مراثى و مناقب آل رسول همه دلالت است بر اعتقاد وى به حبّ ايشان.۱
مرحوم قزوينى بعد از يادآورى واقعيتهاى تاريخىاى از اين دست، به اختلافات موجود در جامعه آن روز هم توجّه كرده و به ريشهيابى آن مىپردازد. وى بر اين باور است كه اختلافات مذهبى، ريشه در مباحث فقهى ندارد؛ بلكه جريانهاى كلامى بود كه اين اختلافات را در جامعه اسلامى به وجود آورد. پيدايش انواع گرايشهاى كلامى، جامعه اسلامى را به گروهبندىهاى مختلف سوق داد و از اين شرايط، چيزى به نام سنّى و شيعه به وجود آمد