بىباكانه و بر اساس شايعهها سخنى مىگويد، بديهى است كه چنان اشتباهات فاحش تاريخىاى هم بكند و عبد الجليل قزوينى با تبيين چنين اشتباهات تاريخىاى، بىاعتبارىِ نوشته او را برملا مىكند.
نكته ديگرى كه در نقد عبد الجليل قزوينى وجود دارد، نقل كلام طرف مقابل به طور كامل است. وى در هر مورد، همه سخن نويسنده بعض فضائح الروافض را - كه مربوط به بحث است - به طور كامل نقل مىكند و بعد از آن، به نقد سخن مىپردازد و هرگز سخن وى را تقطيع نمىكند، به گونهاى كه از آن چيز ديگرى فهميده شود. در پارهاى از نقدها ديده مىشود كه منتقد، سخن طرف مقابل را به گونهاى تقطيع مىكند كه مفهوم آن متفاوت مىگردد و بعد بر كلام تقطيع شده ايراد مىگيرد.
اين شيوه، خلاف اصل امانتدارى و تعهّد است و از اعتبار علمى برخوردار نيست؛ امّا عبد الجليل، همه سخن نويسنده كتاب بعض الفضائح را نقل مىكند و بعد از آن، به نقد قسمتهاى مختلف مىپردازد. نتيجه چنين كارى آن شده است كه امروزه كتاب بعض فضائح الروافض در دست نيست؛ امّا اگر فردى منقولات عبد الجليل از آن كتاب را در يك جا گرد آورد، كتاب نسبتاً كاملى از آن به دست خواهد آمد و چيز قابل توجّهى از آن كتاب، باقى نخواهد ماند. آقاى ذبيح اللَّه صفا در اين خصوص مىنويسد:
از كتاب بعض فضائح الروافض، نسخه مستقل جداگانه در دست نيست؛ ليكن شيخ عبد الجليل رازى، قسمت اعظم