157
عبدالجليل رازي قزويني

جاى ديگر مى‏نويسد: «از اين جاى بزرگان و ائمّه ما گفته‏اند كه: ايمان ملحد و توبه رافضى قبول نشايد كردن؛ زيرا ملحد و رافضى، باطن و تقيّه روا دارند. پس صحّت قول هيچ دو بنشايد دانستن، و قبول ايمان و توبه هيچ دو نشايد كردن».۱ عبد الجليل، تناقض اين دو گفته را اين چنين نشان مى‏دهد:
اكنون خالى نيست يا خواجه راست مى‏گويد كه: از رفض بيست و پنج ساله توبه كرده است و سنّى شده است و يا دروغ مى‏گويد و هنوز رافضى است، اگر خواجه راست مى‏گويد، بزرگان و ائمّه خواجه كه گفته اند: «توبه رافضى قبول نباشد كه او تقيّه مى‏كند» دروغ گفته باشند و بر قول اين بزرگان و ائمّه، اعتماد نباشد و خائن و نامعتمد باشند و چون در يك قول بدين صريحى خائن و نامعتمد باشند در هر كلمات كه در اين كتاب بديشان حوالت كرده باشد همان حكم باشد تا همه دعاوى و گفته‏ها و فصول اين كتاب، باطل و مضمحل باشد، و يا بزرگان و ائمّه صادق و راستگو باشند و توبه رافضى ممكن نباشد و به تقيّه منسوب باشند. پس مصنّف اين كتاب، به قول و اعتراف او هم رافضى و مبتدع و ضال است و آنچه مى‏گويد به تقيّه و مداهنه مى‏گويد و آن را اصلى نيست و هنوز رافضى است. و از اين الزام بر قول وى دانم كه مفرى نباشد و هر كس اين فصل به استقصا برخواند كذابى و نامعتمد او بداند.۲

1.نقض، ص ۱۸.

2.همان، ص ۲۲.


عبدالجليل رازي قزويني
156

اين كتاب را از اوّل تا آخر براى ردّ و نقض در كتاب بعض مثالب النواصب خود آورده است و اگر كسى اين قسمت‏هاى منقول را كه همه جا مصرّح و معلوم است جدا كند، يك كتاب مستقل پارسى با سقطهاى جزئى به دست خواهد داد.۱
اين كار مرحوم قزوينى، از دو جهت ارزشمند است: نخست آن كه متّهم به گزينش نشده است و سخن مخالف خودش را به طور كامل نقل كرده است و انصاف را كاملاً مراعات كرده است و دوم آن كه امروزه ما مى‏توانيم به جرئت بگوييم كه كتاب بعض فضائح الروافض را در دست داريم و از نوع فكر و انديشه و روش مخالفان شيعه در آن روز مى‏توانيم آگاهى‏هاى دقيق داشته باشيم. افزون بر اين، شاهدى ديگر بر ادبيات و نثر رايج آن زمان در اختيارمان باشد.
يكى ديگر از روش‏هايى كه عبد الجليل در اين كتاب به كار گرفته است، بهره‏گيرى از نوشته‏هاى طرف براى اثبات نادرستىِ كلامش و به تعبير ديگر، نشان دادن تناقض‏گويى‏ها و تضادهاى موجود در كلام وى است. اين روش، طرف را به كلّى خلع سلاح مى‏كند و جاى دفاع براى وى نمى‏گذارد. به عنوان نمونه، نويسنده بعض فضائح الروافض در جايى از كتابش مى‏نويسد: «وى بيست و پنج سال به دين رافضى بود و بعد از آن كه نادرستى‏هاى آن را درك كرده، از مذهب پيشين خود برگشته و توبه نموده و به مذهب اهل سنّت روى آورده است». و در

1.تاريخ ادبيات در ايران، ج‏۲، ص ۹۸۵.

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 75066
صفحه از 172
پرینت  ارسال به