چنين سياستى مىتواند دفاع كند. بديهى است كه اگر رهبران شيعى آن روز چنين سياستى در پيش نمىگرفتند، چارهاى جز مخالفت علنى با قدرت حاكم نداشتند و بايد همان شيوه الموتيان را در پيش مىگرفتند و با توجّه به همگونىهايى كه در پارهاى موارد بين ديدگاه اسماعيليان و شاخههاى مختلف آن و بين ديدگاه شيعه وجود داشت، به گونهاى كه نويسنده بعض فضائح الروافض از آنها به عنوان دهليز ورود به جرگه الموتيان ياد مىكند، در صورت مخالفت و حتّى عدم همراهى با پادشاهان سلجوقى، به سهولت مىتوانستند مورد اتهام قرار گيرند و سرانجام، به كلّى از بين مىرفتند.