31
عبدالجليل رازي قزويني

بعد از پيوستن به باطنى‏ها، در سرتاسر ايران غوغا و شورشى ايجاد كرد كه همه اميران و حاكمان وقت را درگير آن ساخت. مرحوم عبد الجليل قزوينى در باره وى و آشوبگرى‏هايش مى‏نويسد:
عهد دولت ملك‏شاه - رحمة اللَّه عليه - ، كذّابى از ميان مجبّران رى بگريخت او را حسن صباح كل گفتند - عليه اللعنة - . و در جهان مى‏گشت و تمهيد دعوت الحاد مى‏كرد به مشافهت و به مكاتبت از رى به اصفهان و به همدان و همه بلاد قهستان، و پس به ديار بكر و مصر و شام و آن حدود دعوت مى‏كرد تا به الموت آمد وبه مكر و حيله و زر و سيم و نيرنگ، آن حدود بستد و قلعه ميسّر كرد. و دعوت مى‏كرد كه به خداى دانستن پيغمبرى صادق بايد، و عقل و نظر را البته اثرى نيست. چون خبر رفتن او به الموت - خربها اللَّه - شايع و فاش شد سلطان بدانست تاج الملك مستوفى همكار او بود و دگران پوشيده مى‏داشتند و سلطان به پيكارهاى روم و اوژ كند و خصومت بافضلون گنجه و طلب فتح قلعه او مشغول شد با آن نمى‏پرداخت كه آن مور را پيش از آن كه مار شود بمالد. تا فتنه قوى مى‏گشت و امام مستظهر در آن تغافل مى‏كرد به آخر كار خواجه نظام الملك الحسن بن على بن اسحاق - رحمة اللَّه عليه - كه سنّى مصلح مشفق بود نه مجبّر متعصّب، به تيغ ملاحده شهيد آمد و سلطان به مدتى نزديك با جوار خداى شد، و تركان عالم روى به تتش آورده به طلب سلطنت و جهاندارى، و تركان به الموت نپرداختند و از دار الخلافه اين كار بزرگ مهم


عبدالجليل رازي قزويني
30

نظام الملك بهره‏مند شد؛ امّا با درگذشت ملك‏شاه، بر سر جانشينى وى اختلاف آغاز مى‏گردد.
بلبشويى كه بر سر جانشينى ملك‏شاه به وجود آمد، نه تنها قدرت اين سلسله را از بين بُرد، بلكه زمينه لازم را براى جنگ‏هاى داخلى و نا آرامى زندگى توده‏هاى مردم به وجود آورد. قليچ‏ارسلان، حكومتى در روم ايجاد كرد. توتوش در سوريه حاكم شد. سلطان محمود اوّل در ايران، بركيارق در عراق، محمّد اوّل در بغداد و احمد سنجر در خراسان، قدرت را به دست گرفتند. اينها افزون بر جنبش‏ها و قدرت‏هاى كوچكى بود كه در جاهاى مختلف سر برافراشتند.

باطنيان‏

يكى از عوامل مهم در آشوب‏هاى سياسى آن روزگار، حركت‏ها و جنبش‏هايى بودند كه به نام «باطنيه» در گوشه و كنار جهان اسلام سر برآورده بودند. در ايران، اين حركت با نام حسن صباح كه از مردم رى بود، گره خورده است. اين كه حسن صباح، پيش از پيوستن به جريان باطنى‏گرى و برقرارى ارتباط با خلفاى فاطمى، چه گرايشى داشت، مورد اختلاف است. شمارى بر اين عقيده هستند كه وى امامى‏مذهب بود.۱
مرحوم قزوينى تصريح مى‏كند كه وى از مجبّران رى بود؛۲ امّا وى

1.ابو الفتوح رازى ( گوشه‏هايى از زندگى و برگ‏هايى از تفسير ابوالفتوح رازى)، محمّد قنبرى، ص ۶۷.

2.نقض، ص ۴۷۸.

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 75106
صفحه از 172
پرینت  ارسال به