مىزيست. از عبارتى كه از وى پيشتر به تفصيل نقل شد، گوياى تأثيرگذارى روشن اوضاع سياسى نه تنها در زندگى تودههاى مردم بود، بلكه به وضوح در رفتار و عملكرد دينى عالمان دينى مذاهب مختلف اسلامى نيز نمود داشت و فكر و انديشه و نوع تلقّى آنان از مباحث دينى را تحت تأثير قرار داده بود. نكتهاى كه نبايد از آن غفلت كرد، تأثير عميقى است كه اوضاع سياسى آن روز در تلقّى مذهبى فِرَق مختلف اسلامى گذاشت و اين تأثيرها به عنوان شاخصه مذاهب اسلامى، جاى خود را براى هميشه در ذهن و دل مردم گذاشت. اختلافات مذهبىِ دردآورى كه در بين مسلمانان وجود دارد، اصلىترين مواد خود را از جنگهاى مذهبى سياستنهاد اين دوران گرفتهاند و آثار كلامى مؤثّر در باور مذهبى فِرَق مختلف اسلامى - كه امروزه نيز شاكله مذهبى مردم را ساخته است و به مقدار زيادى، با خرافه و عداوت فرقهاى، آميخته است - ، با آثار كلامى پيش از اين دوره - كه در آنها خردورزى و تكيه بر اصول و دادههاى تاريخى و سيره نبوى و علوى، جان مايه آثار است - ، به خوبى، تأثير مخرّب اوضاع سياسى در انديشه دينى را نشان مىدهد. در ادامه، توضيح بيشترى در باره اين تأثير مخرّبْ ارائه خواهد شد.
ب. سودجويى حاكمان از احساسات دينى مردم
حاكمان در اين دوره، از احساسات دينى مردم، بسيار سوء استفاده مىكردند. از آن جايى كه در اين دوره، نگرش غالب دينى در دو شاخه فقه و حديث متمركز شده بود و شاخههاى ديگر از قبيل عرفان و فلسفه، به شدّت منزوى گشته بود، احساسات تودههاى مردم به نوعى