41
عبدالجليل رازي قزويني

بسيار شاهد تعديل گرايش‏هاى مذهبى حاكمان پس از به قدرت رسيدنشان هستيم.
در دربار خليفه سنّى، بزرگان شيعه با عناوين مختلف ديده مى‏شوند و يا در تشكيلات سلجوقيان و غزنويان، به مرور صاحب‏منسبان شيعه، پا به عرصه مى‏گذارند. اينها چيزى جز بازتاب و نتيجه علاقه حاكمان براى بهره‏بردارى از باور و اعتقاد مردم در راستاى تثبيت قدرت نيست. به كارگيرى دستگاه خلافت از سوى جريان‏هاى مختلف حكومتى نظير: سلجوقيان، غزنويان، حمدانيان، آل بويه، وزيران ايرانى يا ترك اعم از شيعى و سنّى، همه گوياى آن است كه در اين روزگار، سودجويى‏حاكمان از باورهاى دينى و نمادهاى اين باورها به عنوان يك اصل، مورد توجّه بود.

ج. استفاده ابزارى جريان‏هاى دينى از قدرت حاكمان‏

همان گونه كه حاكمان، از احساسات دينى مردم در راستاى اهداف سياسى خود بهره مى‏گرفتند، رهبران دينى هم از قدرت حاكمان براى اهداف دينى خودشان سود مى‏جستند. در اين دوره‏ها بسيار ديده مى‏شد كه عالم دينى از يك جريان مذهبى، خود را به حاكمى نزديك مى‏كرد و كم‏كم ديدگاه وى را تحت تأثير قرار مى‏داد و قدرت او را پشتيبان جريان مورد نظر خود مى‏كرد و در كشاكش درگيرى‏هاى مذهبى، از آن بهره مى‏جست. همه مى‏دانيم كه سلجوقيان، گسترش قدرت خود را وامدار خواجه نظام الملك بودند. در زمان سيطره خواجه نظام الملك، مذهب شافعى (مذهب مورد نظر وى)، بسيار


عبدالجليل رازي قزويني
40

را وسيله‏اى براى تحكيم قدرت خود در خراسان و ماوراء النهر كه تحت سيطره قطعى تسنّن و متعصّبان فرق سنّت و مشبّهه و مجبّره بود، و كسب محبوبيت در ميان مردم آن سامان، قرار دادند، و اين سياست، الحقْ عاقلانه بود و براى آنان به نتايجى نيك انجاميد، به همين جهات، سلجوقيان در فتح بغداد و استقرار حكومت عبّاسى از طرفى، نسبت به خليفه، نهايت توقير و احترام را رعايت كردند و از طرف ديگر، شروع به آزار فرق مختلف شيعه و طرد آنان از دستگاه‏هاى دولتى كردند و خاصه نسبت به باطنيان، دشمنى و عنادى سخت به كار بردند.۱
وجود بعضى از شهرهايى شيعى در ايران و نيز اعتبارى كه علويان و در رأس آنان امامان معصوم عليهم السلام و بويژه امام رضا عليه السلام در بين مردم داشتند و در موازنه قدرت نمى‏شد از آنها به راحتى چشم پوشى كرد، بخصوص اين كه مكّه و مدينه در اين روزگار، تحت نفوذ و سيطره جريان‏هاى شيعى مصرى قرار داشت، براى حاكمان و اميران جلب نظر بزرگان شيعه، موضوع فراموش شده‏اى نبود. اين افراد بايد به گونه‏اى مى‏توانستند موازنه قدرت بين جريان‏هاى مذهبى ايجاد كنند تا از دشمنى جريان‏هاى مذهبى بكاهند و پايه‏هاى قدرت خود را مستحكم كنند. اين شرايط، زمينه لازم را در اختيار پاره‏اى افراد مى‏گذاشت تا بتوانند در دايره قدرت‏ها نفوذى پيدا كنند. به همين خاطر، در آن دوره،

1.تاريخ ادبيات ايران، ذبيح اللَّه صفا، ج ۲، ص ۱۸۲.

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 68624
صفحه از 172
پرینت  ارسال به