توجّهى داشته باشد، گرچه از سوى ديگر، گرايشهاى متضاد به حاشيه رانده مىشدند و در موارد بسيارى، طرفداران آنها مورد آزار و شكنجه قرار مىگرفتند؛ ولى حتّى اين انزواها و كنار رانده شدنها و آزار ديدنها نيز گاه موجب رونق آن گرايش مىشد؛ زيرا طرفداران و دانشوران گرايش مورد نظر، احساس وظيفه مىكردند و در صدد دفاع از گرايش مورد تهاجم برمىآمدند و در اين پيوند، آثار ارزشمندى به وجود مىآوردند.
البته بايد از اين مسئله بگذريم كه در اين دو قرن، دست به دست شدن قدرت، بسيار فراوان بود چنان كه تغيير گرايشها در بين افراد و خاندانهاى حاكم نيز به وفور اتفاق مىافتاد و در موارد زيادى، بين پادشاه و متنفّذان دستگاه وى، اختلاف گرايش وجود داشت و همه اينها دست به دست مىدادند تا زمينه بالندگىو رشد همه گرايشهاى مختلف اعم از: مذهبى، فقهى، كلامى و فلسفى به وجود بيايد به گونهاى كه اگر در دستگاه سلجوقيان، گرايشهايى زمينه بالندگى نمىديدند، اين فرصت را داشتند كه خود را به دربار غزنويان بكشند و در آن جا رشد نمايند و اگر گرايشى در هيچ كدام از آن دو زمينه نمىيافت، خود را در پناه نقيبى و يا صاحب نفوذى در گوشه و كنار جهان اسلام قرار مىداد و به رشد خود ادامه مىداد.
از اين رو بايد اين دو قرن را دوران شگفت تاريخ مسلمانان دانست كه در عين ديكتاتورى، آزادى وجود داشت و در عين آزادى، بسيارى به جرم داشتن گرايشى، مورد مجازات قرار مىگرفتند. اين دوران را