حكّام و امرا تا مساجد و مدارس، بحث و مناظره تشكيل مىشد. مردم شهر جرجانيه خوارزم، به گفته ذكريا قزوينى، حتّى در كوچه و بازار هم به بحث در مسائل كلامى مىپرداختند.۱
رقابت تنگاتنگ بين، سلجوقيان و خوارزميان موجب شده بود كه اين روش در قلمرو سلجوقيان هم وجود داشته باشد. عبد الجليل قزوينى در كتاب خود از اين گونه مجالس مناظره در قلمرو سلجوقيان و بويژه در شهر رى و نيز قزوين، نمونههاى زيادى نقل مىكند. از جمله مىنويسد:
در عهد حيات سلطان مسعود و به روزگار امير عبّاس غازى، علوىاى از بلخ به رى آمد جلال الدين نام، كه عزم سفر حجاز داشت، محترم از اهل فضل، روز كه مرا به سراى سيّد فخر الدين - رحمه اللَّه - نوبت مجلس بود، حاجبى از آن امير عبّاس بيامد كه علما و متكلّمان مذهب خود را بياوريد كه سيّد جلال الدين خراسانى، با امام اهل سنّت بُلفضائل مشاط در وجوب معرفت سخن خواهد گفت. ما مجلس به آخر آورديم و علما در خدمت سيّد فخر الدين به سراى ايالت رفتند و قاضى ظهير الدين و خواجه بونصر هسنجانى و نجيب الدين بُلمكارم را كه متبحّر بودند در علم اصوليين به ناظرى اختيار كردند و علوى سخن گفت تا به حدّى كه اُمرا و همه تركان بدانستند كه حق اين است كه