71
عبدالجليل رازي قزويني

سخنان آنها گوش فرا مى‏دهد. در بين عالمان اين دوره، گاه ديده مى‏شود كه فردى اساتيدى متعدّد از بين عالمان ديگر مذاهب دارد. نويسنده بعض فضائح الروافض، به عنوان يك فضيحت گزارش مى‏دهد كه شيعيان شهر رى، در مجالس سخنرانىِ سخنرانانى از مذاهب ديگر كه به فضايل على بن ابى طالب اشاره مى‏كنند، شركت مى‏نمايند و بعد از آن در باره مباحث مطروحه، به گفتگو مى‏نشينند. قزوينى مشاركت آنان را در اين گونه مجالس نفى نمى‏كند؛ بلكه چنين امرى را تحسين مى‏كند و يادآور مى‏شود كه معتقدان به ديگر مذاهب نيز در مجالس سخنرانان شيعه مشاركت مى‏كنند و به عنوان نمونه، از مجالس سخنرانى روزانه خودش ياد مى‏كند كه شمار زيادى از معتقدان مذاهب ديگر، مشاركت مى‏كنند.۱ اين گزارش، در حقيقت چيزى جز زندگى مسالمت‏آميز اعتقادى در عين وجود اختلاف مذهبى نيست.
اين همزيستى در مواردى، موجب مى‏شد كه پيروان مذهبى، نوشته‏هايى در دفاع از شخصيت‏هاى مورد احترام مذاهب ديگر بنويسند. نمونه بارز اين امر را در نوشته شخصيت مورد بحث خود مى‏بينيم. وى به تصريح خود، بنا به دستور فخر الدين بن شمس الدين حسينى - كه از بزرگان شيعه در آن زمان بود - ، كتابى در باره تنزيه عايشه مى‏نويسد۲ و قاضى القضاة سعيد عماد الدين استرآبادى، از علماى حنفى مذهب، بر آن تقريظ مى‏نويسد. در كتاب نقض به روشنى،

1.همان، ص ۱۰۵ - ۱۰۶.

2.همان، ص ۱۱۵.


عبدالجليل رازي قزويني
70

مسلمانان بود؛ اما سودجويى مادى يك عالم دينى از باورهاى توده‏ها، موجب مى‏گردد كه عالمان شيعه وقت، از اين شيوه حسنه، دست بشويند و در نتيجه، زمينه ديگرى براى ايجاد اختلاف در بين مسلمانان تدارك ديده شود.
در جوامعى كه باورهاى دينى به عنوان ابزار قرب و بعد به دستگاه حكومت مى‏گردد، بازار اتّهام و انتساب‏هاى ناروا داغ مى‏شود. هر كسى كه در پى مقام و منصبى است و يا مى‏خواهد باور و انديشه‏اى را كه به آن تعلّق خاطر دارد، در نزد حاكمان، مقبول و محبوب سازد، ساده‏ترين شيوه را در متّهم كردن محسود خود به زندقه و الحاد و تمايل به زنديقان مى‏ديد و در قرن پنجم و ششم كه مصداقى چون اسماعيليان در دسترس افراد بود، اين كار، بسيار ساده‏تر انجام مى‏يافت. افرادى كه در آن روزگار، متّهم به اتّهامى شده‏اند و مجازاتى ديده‏اند و يا از بارگاه طرد شده‏اند، بسيار هستند كه نام شمار قابل توجّهى از آنان را در گزارش‏هاى مرحوم قزوينى مى‏توان ديد.

د. همزيستىِ دينى بين پاره‏اى از علماى مذاهب‏

با اين كه در اين دوره، تعصّب و خشك‏انديشى، رواج كامل داشت و شمار قابل توجّهى از علماى مذاهب، براى تحت فشار قرار دادن پيروان مذاهب ديگر و يا تسليم كردن افراد پُرنفوذ جامعه، اعم از اميران، وزيران و سران قبايل، توده‏هاى عوام را تحريك مى‏كردند و غوغاسالارى به راه مى‏انداختند، با اين حال، گاه ديده مى‏شود كه پيروان مذهبى به پاى سخن و يا درس عالمى از مذهب ديگر مى‏نشيند و به

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 68623
صفحه از 172
پرینت  ارسال به