مىگشت و عالمان مذاهب و گرايشهاى كلامى و يا فقهى در پناه قدرتهاى ياد شده، در اين مكانها زندگى مىكردند و با نگارش ردّيهها و نقض آثار جريانهاى ديگر مىپرداختند. در پارهاى از شهرها اين پديده رونق بيشترى داشت. حسن انصارى قمى در مقالهاى، به نمونههايى از مناظرات و نيز ردّيهنويسى در منطقه يمن در بين زيديه، اشارههاى خواندنىاى دارد.۱
در ايران، شهرهايى كه در آنها گرايشهاى مختلف از سوى قدرتهاى مختلف پشتيبانى مىشد، اين امر متداولتر بود. يكى از اين شهرها شهر رى بود كه از قرن چهارم تا قرن ششم هجرى با فراز و نشيبهايى همواره محل درگيرى فكرى و قلمى و حتّى عملى بين گرايشهاى گوناگون بود. در روزگارى كه مرحوم عبد الجليل قزوينى مىزيست، رى، يكى از دورانهاى پُرتنش مذهبى را مىگذراند كه در آن در حوزه كلام، دو گرايش اشعرى و اعتزالى، همواره درگير بودند و عليه يكديگر مىنوشتند و در حوزه فقهى بين شيعه، شافعى و حنبلى، اين اختلاف وجود داشت.
2. انگيزه نگارش «نقض»
كتاب نقض، حاصل فضايى است كه به آن اشاره شد. در آن فضا، يكى از عالمان ظاهراً حنفىمذهب كتابى با عنوان بعض فضائح الروافض