97
عبدالجليل رازي قزويني

مورد نويسنده كتاب بعض فضائح الروافض، عبارت جبرى و مشبّهى را به كار مى‏برد. از اين كاربرد، فهميده مى‏شود كه عبد الجليل، وى را كاملاً مى‏شناخت و حتى در جايى از تملّق‏ها و چاپلوسى‏هايى كه وى براى تحصيل مال نسبت به افراد خاصى داشت، پرده برمى‏دارد و مى‏نويسد:
و امّا آنچه خواجگان معتقد ديندار محسن مكرم مقبل را به بدى ياد كرده است [مگر فراموش كرده ]كه همه روزه او و امثال او ريش پهن پالان كرده، پياده به در سراى‏هاى ايشان مى‏گردد و به مخاطبت و مكاتبت كمترينه ايشان را مخدوم خواند و خداوند نويسد و به در ده‏سراى كه برود اگر جايى به طفيل يا به غفلت دربان درافتد، در پيش نشيند و خداوند و مولانا مى‏زند تا لقمه‏اى بخورد يا كهنه‏اى بستاند اكنون چون خبث عقيده و كينه، سينه او معلوم خواجگان ديندار شده است و بدو التفاتى نمى‏كنند، زبان و قلم به مساوى و مثالب ايشان تباه و سياه كرده و بر اين گونه تصنيف مى‏سازد.۱
حتّى عبد الجليل بر اين باور بود كه نويسنده نو سنّى، سه هفته و نيم است كه مذهب خود را تغيير داده و از مذهب پيشين خود به مذهب جبرى روى آورده است.۲ با اين حال عبد الجليل در هيچ جاى اين كتاب از نويسنده بعض فضائح الروافض نام نمى‏برد. به همين جهت، نام وى براى ديگران مجهول مانده است. بعضى از پژوهشگران،

1.همان، ص ۷۵.

2.ر.ك: همان، ص ۴۲۲.


عبدالجليل رازي قزويني
96

فرد مورد اعتماد قزوينى، به وى گفته است كه نويسنده، با على بن ابى طالب عليه السلام عناد و لجاج داشت. از سوى ديگر، وى در پاره‏اى از موارد گفته است كه «من اين بحث را در كتاب تاريخ الأيّام و الأنام آورده‏ام»۱ و آن كتاب بر خلاف اين كتاب، نام نويسنده داشت و بديهى است كه در محيط رى در آن روزگار - كه تأليف كتاب به وفور نبود - معمولاً كسانى كه سرى در كتاب داشتند، از آثار نويسندگان و بخصوص نويسندگان مخالف خود آگاهى مى‏يافتند و بعيد است فردى چون عبد الجليل قزوينى - كه هم اهل منبر بود و هم اهل قلم بود و هم فردى مشهور به مناظره و بحث با مخالفان بود - از نوشته مخالفان مذهبى خودش خبر نداشته باشد؛ بلكه وى در جايى تصريح مى‏كند كه كتاب ياد شده را مطالعه كرده است.۲
به جرئت مى‏توان گفت كه عبد الجليل، وى را به خوبى مى‏شناخت و حتّى از نوع نگرش وى در مباحث كلامى خبر داشت و مى‏دانست كه جبرى‏گرا و معتقد به تشبيه است. از اين رو، چنان كه خواهد آمد، بنا بر باور عبد الجليل، وى بر اساس اعتقادش نمى‏تواند نسبت به اعمال و كردار و باور ديگران، انتقادى داشته باشد؛ زيرا بر اساس ديدگاه فرد جبرى، انسان‏ها در اعتقاد و در عمل از خود اختيارى ندارند و همه افعال و باورهاى آنها مستند به خداوند است و اگر ايرادى وجود داشته باشد، اين ايراد به خدا برمى‏برگردد، نه به انسان.۳ لذا بارهاى بار وى در

1.همان، ص ۹۸.

2.همان، ص ۱۴۱.

3.همان، ص ۹.

  • نام منبع :
    عبدالجليل رازي قزويني
تعداد بازدید : 74914
صفحه از 172
پرینت  ارسال به