او را تشنه و غريب ، كُشتند» ؛1
- گزارش سخن زينب عليها السلام خطاب به جسد برادر : «هل أنت أخى؟ هل أنت ابن أبى ؟ ؛ آيا تو برادر منى ؟ آيا تو پسر پدر2 منى ؟»3 و بوسه زدنش بر حنجر و رگهاى بُريده برادر4 و گفتن «اللّهمّ تقبّل منّا هذا قليل القربان ؛ خداوند ! اين قربانى اندك را از ما بپذير» ؛5
- گزارشهاى مربوط به شمارى از اقدامات سَكينه در كربلا به عنوان كودكى خردسال ،6 در صورتى كه بر پايه گزارش منابع قابل استناد ، وى در آن هنگام ، ازدواج كرده و همراه شوهرش به كربلا آمده بود ؛7
- گزارش مسلمِ جَصّاص در باره حضور اهل بيت امام عليه السلام در كوفه، نان و خرما دادن كوفيان به كودكان آنها و جلوگيرى اُمّ كلثوم عليها السلام از اين اقدام به دليل حرمت صدقه بر آنها و نيز اين كه زينب عليها السلام سرش را به چوب مَحمل زد و اشعارى خواند كه با اين بيت ، آغاز مىشود :
1.الدمعة الساكبة : ج ۵ ص ۱۳ . نيز، ر . ك : دانش نامه امام حسين عليه السلام: فصل سوم / سخنى درباره كفن و دفن شهدا .
2.اكنون در افواه ، لفظ «مادر» به جاى «پدر» ، مشهور است .
3.شعشعة الحسينى : ج ۲ ص ۱۲۷ .
4.الخصائص الحسينيّة : ص ۱۸۰ ، تذكرة الشهداء : ص ۳۶۳ ، معالى السبطين : ج ۲ ص ۳۲ .
5.كبريت احمر : ص ۳۷۶ (به نقل از : الطراز المُذهّب) ، عنوان الكلام : ص ۵۷ .
6.أسرار الشهادات : ج ۲ ص ۵۸۱ - ۵۸۳ و ۴۰۲ ، عنوان الكلام : ص ۳۰۲ .
7.ر . ك : دانش نامه امام حسين عليه السلام :بخش يكم / فصل ششم : فرزندان .