نه به خدا سوگند كه نه بسان ذلت زدگان ، دست ذلت به دست خود كامگان خواهم داد و نه بسان بردگان پا به فرار خواهم نهاد (من به پروردگار خويش وپروردگار شما پناه مىبرم از اينكه مرا سنگباران نماييد) . (من از شرارت هر عنصر حق ناپذير ومتكبرى كه به روز حساب ايمان نمىآورد به پروردگار خود وشما پناه مىبرم) .
بنا بر اين هر گزارشى از تاريخ عاشورا كه حاكى از پذيرش ذلت توسط آن حضرت است ، دروغ و ساخته و پرداخته دشمنان اوست مانند آن چه گزارش شده كه فرموده :
اِختاروا مِنّي خِصالاً ثَلاثاً : إمّا أن أرجِعَ إلَى المَكانِ الَّذي أقبَلتُ مِنهُ ، وإمّا أن أضَعَ يَدي في يَدِ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ ، فَيَرى فيما بَيني وبَينَهُ رَأيَهُ ، وإمّا أن تُسَيِّروني إلى أيِّ ثَغرٍ مِن ثُغورِ المُسلِمينَ شِئتُم ، فَأَكونَ رَجُلاً مِن أهلِهِ ، لي ما لَهُم ، وعَلَيَّ ما عَلَيهِم .1
يكى از سه پيشنهاد مرا بپذيريد:يا به همان جايى كه از آنجا آمدهام بازگردم و يا دستم را در دست يزيد بن معاويه بگذارم و ميان من و خود حكم كند و يا مرا به هر يك از مرزهاى مسلمانان كه مىخواهيد بفرستيد و من هم مانند يكى از ساكنان همانجا شوم با همان وظايف و حقوق.
يا آن چه كتاب نور العين به آن حضرت نسبت داده كه وقتى شمر