گریستن (بخش دوم) - صفحه 26

3 / 7

زهد

۱۱۶.امام على عليه السلام :زاهدانِ به دنيا ، دل هايشان گريان است، اگرچه [در ظاهر] بخندند ، و اندوهشان سخت است ، هر چند [به ظاهر] شادند ، و از خويشتن بسى ناخرسندند، هر چند به آنچه روزى شان شده، شاد و خرسندند .

3 / 8

پيروى از اهل بيت عليهم السّلام

۱۱۷.امام حسين عليه السلام :على عليه السلام به يكى از يارانش به نام نَوف شامى فرمود : «... آيا مى دانى شيعه من كيست ؟».
نوف گفت : نه، به خدا .
فرمود : «شيعه من ، ... اشك هايشان بر گونه هايشان جارى است ، و براى آزادى خود [از دوزخ] به درگاه خدا زارى مى كنند» .

۱۱۸.الإرشاد :يك شب، امير مؤمنان عليه السلام از مسجد خارج شد . شبى مهتابى بود . آهنگ
جَبّانه ۱ كرد . عدّه اى در پى او روانه شدند . ايشان ايستاد و فرمود : «شما كيستيد ؟».
گفتند : ما شيعيان شما هستيم، اى امير مؤمنان !
امام عليه السلام در چهره هاى آنان خيره شد و آن گاه فرمود : «پس چرا نشان شيعه را در شما نمى بينم ؟».
گفتند : نشان شيعه چيست، اى امير مؤمنان ؟
فرمود : «زردى رخسارها از شب زنده دارى ، كم سويى ديدگان از گريستن ، خميدگى پشت ها از نماز خواندن ، گود افتادن شكم ها از روزه دارى ، خشكيدگى لب ها از دعا ، و بودن گَرد خاكساران بر آنها» .

1.مردم كوفه به قبرستان ، «جبّانه» مى گفتند .

صفحه از 34