سخنى در باره تاريخ مباهله - صفحه 3

اين هم زمانى را چندان قطعى بدانيم كه اسناد تاريخى معارض را طرد كند ، در حالى كه چنين نيست .
گفتنى است كه مى توان قائل به تعدّد نزول آيه «تعالوا» يك بار در سال ششم و بار ديگر در ماجراى نجرانيان شد و يا آيه «قُلْ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا . . .» را در ابتداى هجرت و ناظر به يهوديان دانست . ۱
استبعاد علّامه را نيز مى توان چنين پاسخ داد كه نامه هاى پيامبر صلى الله عليه و آله ، به سران كشورهاى قدرتمند و مؤثّر در دنياى آن روز بوده و اين كار ، گونه اى رفتار سياسى و باز كردن عرصه بين المللى و عمومى براى عرضه پيام هاى اسلام بوده است . از اين رو، به نامه نگارى با يك اقليت مذهبى در درون جزيرة العرب به نام مسيحيان نجران، نيازى نبوده است . افزون بر اين ، نگاشتن نامه هايى استوار و باصلابت به سران روم و مصر و حبشه كه به گونه اى حامى نجرانيان بودند ، به اندازه كافى براى ايشان ، هشدار دهنده بوده است .

ب ـ سال نهم هجرى

ابن كثير، مورّخ و مفسّر مشهور، ورود نجرانيان را به مدينه در سال نهم هجرى مى داند كه با شهرت اين سال به نام «عام الوفود» ، سازگار است . ۲ حلبى و شنقيطى نيز با ابن كثير موافق اند، ۳ هر چند ورود هيئات نمايندگى تا محرّم سال يازدهم نيز استمرار داشته است .
گفتنى است دليلى استوار بر ردّ اين قول نداريم و سخن شيخ مفيد قدس سره كه مباهله را

1.السيرة الحلبيّة : ج ۳ ص ۲۸۷ .

2.ر.ك: البداية و النهاية : ج ۴ ص ۲۵۰ .

3.ر.ك: السيرة الحلبيّة : ج ۳ ص ۲۸۷ ، أضواء البيان : ج ۴ ص ۳۴۱ .

صفحه از 5