نكته هايی در نقد مقاله «دفاع از حديث (4)» - صفحه 119

يك: اينجانب نه آقاى مهدى حسينيان قمى را مى شناسم و نه خانم منيره گرجى را؛ لذا تصوّر نشود كه حقير در صدد دفاع از يكى يا نقد ديگرى هستم؛ هرگز چنين نيست. من نه از كسى دفاع مى كنم و نه بر كسى مى تازم، بلكه سعى دارم فقط بخشهايى از نوشته برادرم جناب حسينيان را با رعايت تمام اصول اخلاقى و انسانى مورد توجه و نقد قرار دهم تا حقايقى چند درباره حديث و قواعد دفاع از آن آشكار شود و از اين طريق كمكى به «دفاع آگاهانه و درست از حديث» كرده باشم.
دو: اينجانب درنوشته حاضر، در صدد قضاوت درباره اعتبار يا عدم اعتبار احاديث «نقصان عقل زنان» و «حُسن تبعّل» نيستم، بلكه صرفاً مى خواهم اثبات كنم كه شيوه جناب حسينيان در دفاع از اين احاديث، بسيار پر اشتباه و روش ايشان «غيرعلمى» و توأم با پيشداورى و غلبه ذهنيت بر كردار علمى است. من مى خواهم به ايشان و ساير برادران و خواهران دينى عرض كنم كه قبل از ورود در هركارى ـ دفاع يا نقد ـ ضرورى است كه ابتدا روش صحيح و متناسب با آن كار انتخاب شود و سپس آن روش، دقيقاً به كار گرفته شود. متأسفانه نويسنده «دفاع از حديث» از اين دو ضرورت غافل هستند و كاملاً سليقه اى و جانبدارانه، والبته با نواقص بسيار، به دفاع از حديث مى پردازند.
حال مى پردازم به نقد مقاله «دفاع از حديث» در قالب بيان نكته هاى هجده گانه:
نكته اوّل: گفته اند كه از آيه الرّجال قوّامون على النساء، كاستى عقل زنان برداشت مى شود (ص78)، درحالى كه آيه مذكور بر لزوم اطاعت زن از مرد، و بر برترى مردان بر زنان دلالت دارد، نه بر ضعف عقل زنان نسبت به مردان. آنچه ايشان برداشت كرده اند از ظاهر و نصّ آيه استفاده نمى شود.
نكته دوم: گفته اند كه از آيه للرّجال عليهنّ درجه كاستى عقل زنان و فزونى عقل مردان برداشت مى شود؛ اين نيز برداشتى كاملاً شخصى و تفسير به رأى است؛ زيرا اوّلاً: آيه درباره طلاق و ولايت مرد در امر طلاق است؛ ثانياً: آيه به برترى مردان بر زنان تصريح كرده است، ولى قرينه اى وجود ندارد كه اثبات كند اين برترى، برترى عقل است و يا بر

صفحه از 121