از مفهوم تا مقصود - صفحه 249

يك مراجعه ساده به تفسيرهاى روايى شيعه ، مانند تفسير القمى ، تفسير فرات الكوفى و تفسير العياشى ـ كه همگى از قرن سوم به اين سو تدوين شده اند ـ و مقايسه آنها با كتب اصلى و غير اصلى حديث شيعه نشان مى دهد كه سبك نگارش و قالب عرضه روايات در آنها ، سبكى كاملاً متفاوت از نحوه تدوين كتب حديث است .
به عبارت ديگر ، آنان هر آيه از قرآن را مبناى گردآورى روايات قرار داده و بدين سان رواياتى را سامان داده اند كه تنها محور مشترك آنها ، ارتباط آنها با آيه و ناظر بودن آنها به يك آيه معين است . اگر چه برخى روايات ناظر به آيه ، تنها بخشى از آيه را مدّ نظر قرار داده اند ، اما ارتباط آنها با آيه به گونه اى بوده است كه در يك نظر معمولى و عرفي ، مى توانيم آن را ناظر به آيه بدانيم ، بى آن كه لازم باشد در معنا و مفهوم و مراد جدّى حديث ، كندوكاوى به عمل آوريم .
در اين قالب ، مى توان عنوان گردآورنده هر چند حديث مشابه را ، همان آيه مورد نظر آن روايات قرار داد و حتى با شماره سوره و آيه ، آنها را از هم متمايز نمود . به ديگر سخن، نه موضوع واحدى مبناى گردآمدن اين روايات بوده و نه چون مسندهاى حديثى ، راوى واحدى در ميان آنها ، وجود دارد تا مبناى وحدت اعتبارى گردد و تنها در مواردى كه آيه كوتاه و موضوع آيه يگانه است ، سبب شده كه روايات وحدت موضوعى بيابند و به اعتبار عدم تعدد موضوعات آيه، حول يك محور و يك موضوع بچرخند ، ولى اين مقصود اصلى مؤلف و مفسر نبوده و تنها به صورت اتفاقى صورت مى پذيرد و در مورد آيه هاى بزرگ نيز زمينه تحقق ندارد .
اين شيوه در دوره شكوفايى مجدد حديث واوج گيرى اخباريان در قرون يازدهم و دوازدهم دوباره رويكرد جارى محدثان مفسّر شد و دو كتاب بزرگ نورالثقلين از شيخ عبد على بن جمعه عروسى حويزى (م 1112 ق) و البرهان ، نوشته سيد هاشم حسينى بحرانى (م 1107 ق) به همين سبك و سياق پديد آمدند و كنزالدقايق ـ كه حاصل عنايت به هر دو تفسير است ـ نيز به همين گونه شكل گرفت . ۱

2 . كاستى هاى شيوه متداول

پرسش اساسى در اينجا اين است كه اين گردآورى ها تا چه حدّ نظر ائمه عليهم السلامو آراى پيشوايان ما را درباره آيه مورد نظر بيان مى كنند و تا چه اندازه قابل احتجاج هستند . به

1.كنز الدقائق و بحر الغرائب ، محمّد بن محمّد رضا قمى مشهدى (از مشاهير قرن دوازدهم هجرى) .

صفحه از 257