شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 126

و ندامت و عذابى باشد بر عَبَده ايشان ، و نيز در قيامت ، منادى ندا خواهد كرد كه : عَبَده ايشان پيروى ايشان كنند در جهنّم .
پس هر كه تفكّر نمايد در يكى از هزار و اندكى از بسيار غرايب صنع و بدايع قدرت و لطايف حكمت هايى كه در آسمان ها با كواكب و بروج نورانى قرار فرموده ، البته جزم مى كند كه خالق چنين خلقى و مدبّر چنين نظامى با اين اتمّيت و اكمليّت هر چه هست ، از صنايع او بر وجه حكمت است و جز يگانه قادر الذاتى واجب الوجودى اين امور نتواند كرد ، « فَسُبحانَ اللّهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ ورَبِّ الأَرَضينَ السَّبْعِ وَما فيهنَّ وَما بينَهُنَّ وَما تَحتَهُنَّ وَما فَوقَهنَّ وَهُوَ رَبُّ العرشِ العظيمِ » .
پس پيوسته در خلقت غريب و فطرت عجيب آسمان ها و زمين ها و كيفيت نظام و نَسَق آنها فكر و انديشه كنند و دائم الذكر باشند و در تماشاى آثار قدرت الهى و انوار صنعت نامتناهى ، گوى خُبرت به ميدان فكرت افكنند كه چون اين هفت رواق اطباق سبع سماوات طباق را بى مساعدتِ عمودى / 79 / استوار كرده ، و به نقاشى خامه قدرت ، صحن او را به اقسام جواهر زواهر كواكب ثواقب ، آراستگى داده و در فضاى با صفاى او ماه با جاه را خرگاه نور در بزمگاه سرور ارزانى داشته ، و در مجمر منظر او براى عطارد سعادت ، موارد عطر حكمت و بخور فِطنت به هم بر آميخته ، و در بساط با انبساط او طنبور پُر سور نشاط را به دست ناهيد عشرت تمهيد به نوازش آورده ، و در سراپرده او جمشيد خورشيد را بر وسائد نور و چهار بالش ظهور ، آرام بخشيده ، و بهرام عالى مقام را در ميدان او با صمصام انتقام به جلوه تمام ظهور داده ، و برجيس كامل التقديس را در ساحت او به تأسيس مبانى امانى و ترصيص قواعد كامرانى گماشته ، و زحل رفيع المحل را در ايوان مشيّد البنيان او به تشريف پاسبانى نواخته ، [ و ] ۱ سهيل يمنى را چون خاتون خُتَنى در عرصه او دامن تبختر ۲ كشان نمايان ساخته ، و جوزاى كامكار را با حمايل زرنگار بر وثاق او به عالميان عيان گردانيده ،

1.الف و ب : ـ و .

2.الف : تنخير .

صفحه از 231